گرفتن نشريات تبليغى فرق ضالّه
س: گرفتن كتاب، نوار، سىدى و ديگر ابزار تبليغى كه توسط عوامل برخى از فرقهها با هدف فرقهگرايى و شبهه عليه اسلام و يا مكتب اهل بيت (عليهم السلام) به صورت رايگان داده مىشود، چه حكمى دارد؟
ج) اگر كمك به ترويج عقيده فاسد محسوب شود و يا موجب انحراف و مفسده است، جايز نيست.
عکسهاى مبتذل تبليغاتى
س: حكم شرعى الصاق عكسهاى مبتذل بر اجناس با هدف فروش بيشتر چيست؟ آيا اسلام به مشتريان هم توصيه به ترك خريد اين اجناس را مىكند يا نهى دينى فقط به فروشندگان است؟
ج) چاپ، نشر، خريد و فروش و ترويج عكسهاى مبتذل و الصاق آنها بر روى اجناس كه موجب انحراف و فساد جوانان شده و يكى از مظاهر تهاجم فرهنگی و ترويج فرهنگ منحطّ غرب مىباشد، جايز نيست.
حضور در مجالس فرقهاى
س: حكم حضور در مجلس بهايىها و كفار و فرقههاى ضاله ديگر چيست؟ و آيا منع عملى كسى كه به اين مجالس مىرود، در صورت قدرت (مثلاً پدر و مادر نسبت به فرزندشان)، لازم است يا خير؟
ج) اگر خوف انحراف و فساد در ميان است يا موجب تأييد باطل است، حضور جايز نيست و منع با استفاده از روشهاى صحيح شرعى و اخلاقى لازم است.
فيلمهاى داراى مجوز مشتمل بر حرام
س: برخى افراد وقتى از كارى نهى مىشوند آن را به دستور يا مجوزى كه از بالاتر دارند نسبت داده و لذا خود را معذور مىدانند؛ مانند بعضى صاحبان مغازههاى ويدئو كلوپ كه فروش فيلمهاى مشتمل بر حرام را به مجوز ارشاد مستند مىكنند. لطفاً حكم دين اسلام را درباره دستور يا تجويز مقام بالاتر و همچنين عمل فرد زيردست، بيان فرماييد.
ج) صِرف مجوز مذكور، حجّت شرعى بر حليّت نيست.
خريد و فروش رأى
س: آيا خريد و فروش رأى جايز است يا خير؟ در صورتى كه خريد و فروش رأى منجر به انتخاب نمايندهى صالح شود، چه حكمى دارد؟
ج) اكل مال به باطل است و جايز نيست و در اين فرض، انتخاب، محكوم به فساد و بطلان است.
دستدادن در کشورهاى غيراسلامى
س: در برخى از كشورهاى اسلامى دستدادن مرد با زن امرى عادى است و ممانعت از اين كار به نحوى توهين به طرف مقابل تلقى مىگردد. استدعا دارد حكم شرعى در اينباره را بيان فرماييد.
ج) دستدادن مرد با زن اجنبى و لمس بدن زن بر مرد اجنبى، شرعاً حرام است و امتناع از اين عمل به اظهار اينكه چنين برخوردى جزو دستورات دينى اسلام است هيچگونه تلقى توهين به طرف مقابل نخواهد شد و مسلمين موظفند عمل به وظايف شرعى را مقدّم بر همه امور خود بدارند و به هر بهانه اقدام به ترك واجب يا فعل حرام نكنند.
تصاوير مبتذل تزئينى
س: كوپلنهايى با عكسهاى زنان سر برهنه و با تصاوير رقاصى دستهجمعى كه توسط آقايان و خانمها بافته مىشود و از آنها در منازل و مغازهها استفاده مىكنيم، چه حكمى دارد؟
ج) حكم دائر مدار مفسدهانگيز بودن آن است.
شرکت در مجالس عروسى
س1: شركت در مجالس عروسى كه مىدانم در آن از موسيقىهاى غيرمجاز استفاده مىشود و رقص نيز در اينطور مجالس مرسوم است، چه حكمى دارد؟
س2: شركت در مجالس عروسى مختلط، در حالى كه بعضى زنان لباس مبتذل به تن دارند، با رعايت حجاب كامل خودم چگونه است؟
س3: اگر عدم شركت اينجانب در مجلس عروسى بىاحترامى به دعوت كننده محسوب شود، آيا لازم است با تقيّد، در مجلس آنها شركت كنم؟
س4: پوشيدن لباس نيمهلخت زن در مقابل زن و آرايش زن در بين زنان بهطورى كه تا حدى مورد توجه ديگر زنان شود، آيا جايز است؟
ج1) در فرض مرقوم شركت در آن جايز نيست.
ج2) در صورتى كه حضور شما تأييد گناه محسوب شود، نبايد شركت كنيد.
ج3) امر مذكور مجوز انجام گناه نمىشود.
ج4) اگر مفسده نداشته باشد، مانعى ندارد.
دوچرخهسوارى بانوان
س: با توجه به موقعيت كنونى كشورمان، لزوم صرفهجويى در مصرف بنزين و سهميهبندى شدن آن، كمك به پاكيزگى هواى محيط زيست و سلامتى افراد جامعه، نظر خود را در مورد دوچرخهسوارى بانوان جهت رفت و آمد به محل كار و... البته با رعايت حجاب اسلامى اعلام فرماييد.
ج) خانمها بايد از هر كارى كه موجب جلب توجه نامحرم مىشود، اجتناب نمايند.
نگاه به کلاهگيس زن نامحرم
س: اگر زنى كلاهگيس گذاشته باشد و مرد به موى مصنوعى او نگاه كند، چه حكمى دارد؟
ج) اشكال دارد.
رعايت حجاب درکشورهاى غيراسلامى
س: با توجه به ممنوعيت حجاب شرعى در برخى از كشورهاى غيراسلامى، ادامهى اشتغال و تحصيل براى بسيارى از خواهران رهيافته با اشكال روبرو شده است؛ و از سوى ديگر نهى آنان از ادامه تحصيل و كار، سواى اين كه براى آنها خسارت معنوى و مادى در پى دارد موجب وهن مذهب نيز مىگردد. تكليف شرعى مؤمنات در اينگونه جوامع را بيان فرماييد.
ج) اگر ترك تحصيل، غيرقابل تحمل و يا حرجى باشد، ادامهى تحصيل مانع ندارد ولكن بايد در حفظ حجاب به مقدارى كه ميسّر است كوشش نمايد.
شرکت در جماعات اهل تسنن
س1: در اكثر مأموريتهاى منطقهاى در مساجد اهل تسنن حضور پيدا مىكنيم. آيا مىتوانيم نماز را با آنها به جماعت بخوانيم يا بايد فرادا بهجا آوريم؟
س2: شركت در مراسماتى مثل نماز ميّت، مجلس ترحيم و مراسمهاى جشنى که از طرف اهل سنت برگزار مىشود چه حكمى دارد؟
ج1) شركت در نماز جماعت آنها براى حفظ وحدت اسلامى جايز و صحيح است و اعاده لازم نيست.
ج2) در هر صورت شركت در نماز و مراسم آنها براى حفظ وحدت اسلامى اشكال ندارد آنچه مؤثر در فشرده شدن صفوف مسلمين شود، مطلوب و احياناً لازم است.
شرائط فرادا کردن نماز
س1: چه ويژگىهايى را بايد در مسلمان مؤمن احراز كنيم تا بتوانيم نماز جماعت را به امامت او ادا كنيم؟ (صفات امام جماعت، اعم از صفات سلبى يا ثبوتى).
س2: در چه حالاتى نزد شارع، تبديل نماز جماعت به فرادا قبيح نيست؟ اگر بدون دليل نماز جماعت را تبديل به فرادا كنيم موجب بطلان و وجوب اعاده نماز مىشود؟
ج1) امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و حلالزاده و عادل باشد و اگر مأموم مرد است، امام مرد باشد.
ج2) انسان در بين نماز جماعت مىتواند نيّت فرادا كند و اگر بهواسطه عذرى بعد از حمد و سورهِ امام، نيّت فرادا نمايد، لازم نيست حمد و سوره را بخواند.
کاشت ناخن مصنوعى
س: کاشت ناخن مصنوعى براى بانوان چه حكمى دارد؟
ج) کاشت ناخن فى نفسه اشکال ندارد و با فرض صدق زينت، بايد از نامحرم پوشانده شود.
غسل و وضو با ناخن مصنوعى
س: اگر كسى ناخن مصنوعى بكارد، براى وضو و غسلش چه بايد بكند؟
ج) در صورت كاشت ناخن، براى وضو و غسل بايد مانع ـ ولو با صرف هزينه ممكن ـ برطرف گردد و چنانچه مىداند امكان برطرفکردن آن نيست و يا رفع آن با مشقّت غير قابل تحمّل همراه بوده و يا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز بايد وضو يا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به اين كار كند و وضو و غسلهاى بعدى را بايد بهصورت جبيره انجام دهد(يعنى با دست مرطوب مانع را مسح نمايد)؛ اما در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روزهاي بعد ـ باشد و برطرف نكند، وضو و غسل جبيره باطل خواهد بود.
شک در نماز مستحبى
س: اگر در نماز مستحبى شك ايجاد شود، چه حكمى دارد؟
ج) اگر شك در ركعات باشد، مخير است كه بنا را بر اقلّ بگذارد و يا بر اكثر لكن شك در افعال نافله، حكم شك در نماز واجب را دارد.
ترک قنوت در نماز مستحبى
س: اگر يكى از مستحبات نماز، مثل قنوت را در نماز مستحبى نخوانيم، آيا اشكال دارد؟
ج) ترك قنوت مطلقاً مانع ندارد هر چند در نماز واجب باشد.
ملاک کثيرالشک
س: كثيرالشك به چه كسى مىگويند؟ آيا منظور از شك اين است كه دو طرف برايش يك مقدار احتمال را داشته باشد؟ آيا اگر كسى در يك نماز دو بار و در نماز بعدى يك بار شک کرد، كه مجموعاً در دو نماز پشت سر هم سه بار شك کرده است، آيا او كثيرالشك مىشود؟ آيا براى اينكه كسى كثيرالشك تشخيص داده نشود، مىبايست شكهاى سهگانه او در يك مورد خاصى باشد يا صرف شك كردن مورد نظر است و مصاديق آن مطرح نيست؟
ج) شك يعنى اينكه طرفين احتمال، مساوى باشند و كثيرالشك به كسى مىگويند كه در يك نماز سه مرتبه و يا در سه نماز پشت سر هم سه بار شك كند و شك او مربوطه به يك موضوع باشد.
ظن (گمان) در نماز
س: منظور از ظن (گمان) در نماز چيست؟ حكم آن چه مىباشد؟ آيا كثيرالظن هم داريم؟ مثلاً اگر كسى گمان به انجام يك سجده دارد، حكمش چيست؟
ج) ظن همان احتمال راجح است؛ كه در مورد ركعات نماز حكم يقين را دارد و در افعال نماز چنانچه جزء مظنون، مثل قرائت باشد، بنابر احتياط واجب بايد آن را به قصد قربت مطلقه، انجام دهد و نمازش صحيح است؛ ولى اگر مثل ركوع باشد، بنابر احتياط بايد ركوع خود را بهجا آورده و نماز را هم اعاده نمايد.
سپردن عمل استيجارى به غير
س: اگر شخصى به اجرت دويست هزار تومان، اجير شود تا يک سال نماز بخواند؛
الف: آيا آن شخص مىتواند نماز را به كسى ديگر بدهد تا تبرعاً بخواند ولى خودش آن مبلغ را بردارد؟
ب: آيا شخص مىتواند همه نمازها را به كسى ديگر بدهد و در مقابل سىهزار تومان اجرت به او بپردازد و صد و هفتاد هزار تومان براى خود بردارد؟
مرحوم حضرت امام (ره) در تحريرالوسيله [القول في صلاة الاستيجار مسأله 9] مىفرمايند: «لو تقبّل العمل من دون أن يؤاجر نفسه له يجوز أن يستأجر غيره له لكن حينئذٍ لا يجوز أن يستأجره بأقلّ من الأجرة المجعولة له على الأحوط، الا اذا أتي ببعض العمل و إن قلّ».
آيا اين «إن قلّ» شامل «تلاش براى يافتن اجير ديگرى» مىشود؟ لطفاً توضيح دهيد.
ج1و2) اگر اجير شده است نمىتواند بدون اذن اجير كننده، كسى ديگرى را اجير كند و عبارت «بعض العمل و إن قلّ» شامل تلاش براى يافتن اجير ديگر نمىشود.
اجيرشدن با داشتن روزه قضا
س: آيا كسى كه روزه قضا يا روزه كفّاره بر عهده اوست مىتواند براى كسى روزه استيجارى نيابتى يا تبرّعى بگيرد؟
ج) در استيجارى مانعى ندارد ولى در تبرّعى محل اشكال است.
گوشت زرافه
س: زرافه حيوانى است نشخواركننده و گياهخوار كه مانند گاو دست و پايش دو سمى است. با توجه به اين خصوصيات، آيا از حيوانات حلال گوشت شمرده مىشود؟
ج) دليلى بر حرمت گوشت زرّافه وجود ندارد.
وقف مجدد زمين موقوفه
س: زمينى است که ساليان گذشته در حوالى شهر بوده و وقف منفعت براى استفادههاى کشاورزى بوده، و حال در محدوده شهر قرار گرفته و مىخواهند در آن مسجد بسازند، آيا مىتوانند اين زمينها را وقف مسجد کنند؟
عدهاى مىگويند زمينهاى وقفى که وقف منفعت است را نمىتوان وقف مجدد کرد؛ نظر مقام معظم رهبرى را در اين زمينه بيان نماييد.
ج) وقف مجدد صحيح نيست، لکن اگر زمين را براى مدت طولانى اجاره کنند و در آن مسجد احداث نمايند، حکم مسجد بر آن مترتّب است.
ملاک اقامت در سفرهاى شغلى
س: آيا در سفر شغلى كه نماز تمام است لازم است در هر ده روز حداقل يك بار به محل كارش سفر كند يا همين كه در يك مكان ده روز نماند ـ ولو هر 15 روز يا 20 روز يا يك ماه به محل كارش سفر كند ـ كافى است؟
ج) ملاك اين است كه بين دو سفر شغلى ده روز در جايى اقامت نكند هر چند فاصله بين دو سفر شغلى بيش از ده روز باشد.
ذکر نماز در حال حرکت بدن
س: اگر كسى سهواً يا جهلاً ذكر ركوع يا سجده يا اذكار در حال قيام را در حال حرکت بدن بگويد و يا كسى مىدانسته ـ كه نبايد در حال حركت بدن ذكر ركوع يا سجود و يا هر ذكر ديگرى را بگويد ـ ولى آن را فراموش كرده باشد و يا بر اثر بىتوجهى و غفلت و عادت، قسمتى از اذكار را در حال حركت ادا كرده باشد؛ مثلاً قبل از اينكه سر بر سجده گذارده و بدنش آرام گيرد، ذكر سجده را شروع كرده يا قبل از اينكه ذكر سجدهاش را بهطور كامل تمام كند سر از سجده برداشته باشد، در موارد فوق چه حكمى دارد؟
ج) اگر از روى جهل يا سهو يا فراموشى اذكار نماز را در حال حركت بگويد، نمازش صحيح است و در غير اين صورت نماز اشكال پيدا مىكند.
ذکر نماز در حال حرکت بدن
س: برخى بهطور عرفى ياد گرفتهاند كه در حال برخاستن از ركوع يا سجده ذكر «الله اكبر» بگويند و چه بسا توجهى هم به اين ندارند كه از باب استحباب مىگويند يا به قصد ذكر مطلق و يا تفاوت مستحب بودن ذكر و قصد ذكر مطلق را نمىدانند، در اين موارد كه در حال حركت بدن ذكر «الله اكبر» را مىگويند، نمازشان چه حكمى دارد؟
ج) مانع ندارد.
شرط بندى در امور معنوى
س: اگر در شرطبندى گفته شود هر كسى در فلان بازى برنده نشد يك ختم قرآن يا زيارت عاشورا و نظير اينها را بهجا آورد، آيا در اينگونه موارد نيز شرطبندى حرام است؟
ج) شرطبندى مطلقاً جايز نيست.
تصرف در جايزهاى که با تبانى بهدست آمده
س: اگر با تبانى با داور يا با دادن رشوه به وى، يك تيم ورزشى را برنده اعلام نموده يا موجب برنده شدن تيمى شوند، آيا جايزهاى كه فدراسيون يا غيره به بازيكنان چنين تيمى مىدهد شرعاً براى آنان حلال است يا نه؟
ج) اگر استحقاق آن را نداشته و برخلاف مقررات است، جايز نيست.
رقص
س: خواهشمند است حكم رقص، خواه رقص آقايان و خواه رقص بانوان را ـ ولو مهيج و تحريككننده نباشد ـ بيان فرماييد؛ و آيا حكم آن در مجلس عروسى تفاوت مىكند؟
ج) رقص مرد بنا بر احتياط واجب حرام است و رقص زن براى زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق كند مثل اينكه جلسه زنانه تبديل به مجلس رقص شود، محل اشكال است و احتياط واجب در ترك آن است و در حكم فوق تفاوتى بين مجلس عروسى و غير آن نيست.
غنا در شب زفاف
س: خواهشمند است حكم آوازخوانى زنان در مجالس عروسى (غنا در شب زفاف) را بيان فرماييد.
ج) در غنا و موسيقى حرام (كه عبارت است از آواز لهوى مضلّ عن سبيل الله) فرقى بين عروسى و غير آن نيست.
آیتالله محمد یزدی در دیدار مسوولان، اساتید و طلاب مدرسه علمیه شهید صدوقی قم، اظهار کرد: ما باید به دنبال اطاعت از اوامر و دستورات مقام معظم رهبری باشیم، هرچند با سلیقه یا سیاستهای شخصی ما همسو نباشد.
وی با اشاره به برخی مباحث درباره ارشادی و مولوی بودن دستورات رهبری، اظهار کرد: در اطاعت از رهبر معظم انقلاب، نیاز به دستور ایشان نیست، همین که اشارتی داشته باشند، برای ما کافی است.
دبیر شورای عالی حوزههای علمیه با بیان اینکه ولایی بودن زبانی کافی نیست، بیان کرد: اگر انسان بگوید که مطیع امر رهبری هستم، ولی رفتار و سخن او خلاف این امر را نشان دهد، نمیتواند ادعای پیروی از ولایت فقیه را داشته باشد.
وی در ادامه سخنان خود، تبیین آموزههای اسلامی در جامعه را دارای اهمیت فراوان معرفی کرد، امّا حاکم شدن و اجرای احکام اسلامی در جامعه را مهمتر دانست و اظهار کرد: ائمه(ع)، بزرگان و مراجع دینی بیش از آن که به دنبال تبیین آموزههای اسلامی باشند، به دنبال حاکم نمودن اسلام و اجرای احکام اسلامی در جامعه بودند.
یزدی، پیروزی انقلاب اسلامی و حضور در جامعهای که احکام اسلامی در آن حاکم شده است را از مهمترین نعمتهای خداوند برشمرد و گفت: امروز ما در جامعهای هستیم که احکام الهی در آن اجرا میشود و در رأس آن فقیه والامقام، مدیر و مدبر که ذخیره خداوند برای عصر حاضر است، قرار دارد.
رییس جامعه مدرسین حوزه، با تأکید بر رسالت سنگین حوزههای علمیه در حفظ نظام اسلامی، اظهار کرد: در جریان انقلاب، حوزه سرمایههای خود را به انقلاب تقدیم کرد و آنها توانستند معجزهای را در تاریخ ایجاد نمایند؛ امروز نیز طلاب باید خود را نسبت به حاکمیت اسلامی مسوول بدانند و اسلام را تنها در نمازخواندن و برخی عبادات خلاصه نکنند.
به نقل از خبرآنلاین
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: "اگر دنبال شخصی دلسوز برای انقلاب اسلامی هستید کسی دلسوزتر از آقای خامنهای پیدا نمیکنید " و حتی امام راحل تاکید کردند " تا آقای خامنهای هست دلواپسی نداشته باشید ".
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، آیتالله ابوالقاسم خزعلی در مراسم تشییع پیکر پاک سردار شهید برونسی و چند تن از دیگر شهدای گمنام هشت سال دفاع مقدس که صبح امروز در اجتماع عظیم عزاداران فاطمی برگزار شد، اظهار داشت: مرحوم سردار شهید عبدالحسین برونسی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت فاطمه الزهرا (س) داشتند و این مطلب در کتاب خاکهای نرم کوشک به عینه دیده میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه شهید برونسی به سرداری سپاه اسلام افتخار میکرد، خاطرنشان کرد: امروز روز سوگواری شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) و روز تشییع سردار رشید سپاه اسلام شهید برونسی. امروز روز تلاقی حبیب و محبوب است.
آیتالله خزعلی با تاکید بر این مطلب که اطاعت از حکم ولیفقیه بر تمام مردم و مراجع محترم تقلید نیز واجب است، یادآور شد: اگر کسی 20 میلیون که نه اگر 40 میلیون نیز رای بیاورد اما ولیفقیه آن را تنفیذ نکند آن 40 میلیون رای برای آن شخص اعتباری به همراه ندارد.
عضو مجلس خبرگان رهبری اذعان داشت: در عصر حاضر رئیس و امام جامعه اسلامی شخصیتی است که امام راحل (ره) در مورد شخصیت ایشان میفرمایند "اگر دنبال شخصی دلسوز برای انقلاب اسلامی هستید کسی دلسوزتر از آقای خامنهای پیدا نمیکنید " و حتی نیز امام راحل تاکید کردند " تا آقای خامنهای هست دلواپسی نداشته باشید "
آیتالله خزعلی همچنین در ادامه سخنان خود خطاب به دولت گفت: بسیار خوب است که دولت بعضی از افراد را که قصد نفوذ در بدنه دولت را دارند، شناسایی کرده و جلوی آنان را بگیرد.
به نقل از خبرآنلاین
خبرگزاری فارس گزارش داد: حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدقی خطیب نماز جمعه تهران در خطبه اول نماز جمعه که آغاز آن با شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه " نمازگزاران تهرانی همراه بود، از تقوا بهعنوان منشاء همه خوبیها یاد کرد و گفت که انسان با تقوا نه عمر خود را ضایع میکند و نه عمر دیگران را.
امام جمعه موقت تهران که خطبه اول نمازجمعه هفتههای قبل را به موضوع "اسرار نماز " اختصاص میداد، در خطبه اول نمازجمعه این هفته، با توجه به فرار رسیدن سالروز شهادت حضرت زهرا(س)، به بررسی سیره و زندگی حضرت صدیقه طاهره و ذکر کرامات آن حضرت پرداخت.
صدیقی در این زمینه با اشاره به روایات ائمه اطهار درباره شخصیت و ویژگیهای حضرت زهرا(س)، دفاع از ولایت و تنها نگذاشتن ولی تحت هیچ شرایط را از ویژگیهای برجسته حضرت زهرا (س) برشمرد و با بیان اینکه حضرت فاطمه قبل از تولد و در شکم مادر سخن گفته است، خاطرنشان کرد: حضرت زهرا (س) به مادرش میگفت "مادر نگران نباش، خدا با پدرم است. میخواهی از رهبر زمان حمایت کنی و از اینکه مردم به او جفا کردهاند، زانوی غم بغل گرفتی و فکر میکنی او تنها است اما نگران نباش چراکه این پرچم به دست هر کس برسد، از او حمایت میشود و خدا همراه پرچمدار هدایت مردم است؛ این کشتیبان تنها نیست و در این امواج خروشان و سهمگین در پناه خداست و شکست ندارد ".
وی افزود: حضرت زهرا (س) از همان ابتدای تولد دفاع از ولی و خط رهبری را تا قیامت در کلمات زیبای خود تابلو کردند و به جهان نشان دادند که پیامآور محبت خدا هستند و برای اتمام حجت با دیگران آمدهاند.
خطیب جمعه این هفته تهران خطبه فدکیه را یکی از جلوههای قدرتنمایی حضرت زهرا(س) ذکر کرد و گفت که حضرت زهرا در آن خطبه به مسئله رهبری پرداختند و تأکید کردند که کسی که در برابر ولایت بایستد، در برابر خدا ایستاده است.
صدیقی با طرح این پرسش که مردم آن زمان انتقام چه چیزی را از امام علی(ع) گرفتند که او را کنار گذاشتند و چه چیزی باعث میشود که زیر بار ولایت نروند، ولایت را بندگی خدا دانست و تصریح کرد: نشان دادن قدرت در برابر دشمن جهاد اصغر است اما کسی که بخواهد اهل بهشت شود، باید در برابر ولی زانو بزند و نشان دهد که در برابر ولی "من " نیست.
امام جمعه موقت تهران رمز بندگی خدا را تسلیم بودن در برابر ولی خواند و تأکید کرد که کسی که فرمان پرچمدار خدا را اطاعت نکند، نمازش قبول نیست.
خبرگزاری مهر هم از نمازجمعه تهران گزارش داد: امام جمعه موقت تهران در تشریح انقلاب مردم در کشورهای منطقه افزود: پیام مردم در کشورهای عربی امتداد پیام روحالله در ایران است.
حجتالاسلام و المسلمین کاظم صدیقی خطیب جمعه تهران با اشاره به جایگاه ولایت در نظام اسلامی افزود: ولایت فقیه فراتر از قانون اساسی است چرا که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مراجع عالیقدر در جهان اسلام شناخته میشوند که مقلدین بسیار زیادی دارند و همه مراجع از ایشان حمایت می کنند بنابراین همگان باید زیر پرچم ولایت فقیه حرکت کنند.
وی با بیان اینکه تضعیف ولایت فقیه تضعیف مردم و دولت است، افزود: مردم این ولایت را به آسانی به دست نیاوردند چرا که شاهد بودیم در 15 خرداد مردم ورامین کفن پوش از امام خمینی(ره) دفاع کردند و خونهای زیادی را تقدیم انقلاب و اسلام کردند.
وی تاکید کرد: از این رو دولت و رئیس جمهور نیز توجه ویژهای به جایگاه ولایت فقیه دارند.
به نقل از خبرآنلاین
به گزارش خبرآنلاین آیت الله محمد تقی مصباح یزدی که اول اردیبهشت ماه گفته بود«برخی افراد منافقانه میگویند ما تابع ولایت هستیم ولی طور دیگری عمل میکنند» و پیش از این یادآور شده بود که «مخالفت با ولایت فقیه، در حد شرک است» و روز سه شنبه هفته گذشته تاکید کرده بود «متاسفانه بسیاری از اشخاص با ولایت فقیه مانند یک شعار سیاسی معامله میکنند» شامگاه پنجشنبه داشتن مقامات عالیه علمی را دلیل بر برتری و صحت افراد ندانست و تاکید کرد: کسانی در انقلاب که مقامات عالیه علمی هم داشتند به انقلاب و اسلام ضربه زدند.
بنا بر خبری که خبرگزاری رسا از سخنان رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی منتشر کرده، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی در نخستین گردهمایی فراگیر قرارگاه عمار که در سالن همایش های این نهاد علمی و آموزشی برگزار شد، با اشاره به فتنه های مختلف از ابتدای انقلاب اسلامی، ابراز داشت: در فتنه های اخیر کسانی مؤثر بودند که سوابق مبارزاتی، انقلابی، زندان و شکنجه داشته و بعد از انقلاب نیز در مسؤولیت هایی حضور داشتند، زحماتی کشیدند و تقریبا برای بسیاری از اینها ما به به و چه چه می کردیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تبیین تفاوت و گردش 180 درجه ای این افراد، فرازهایی از بیانات امام علی(ع) در کتاب شریف نهج البلاغه را متذکر شد و ابراز داشت: مولای متقیان با شیواترین بیان و دقیق ترین واژه ها سرّ این مطلب را بیان می کند.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم ادامه داد: حضرت علی(ع) آغاز پیدایش فتنه های دینی را تمایلات و هواهای نفسانی و قرائت های جدید از دین با پوششی از حق می دانند و این بهترین درس برای ما است که هم حوادث روز را بتوانیم به درستی تحلیل کنیم و خود را برای آینده آماده نماییم تا کمتر دچار فتنه شویم.
آیت الله مصباح یزدی فتنه را آمیزه ای از حق و باطل دانست و بیان داشت: فتنه گران یک مقدار از حق و یک مقدار از باطل را می گیرند و با هم ممزوج می کنند، چراکه اگر تنها حق باشد، آنها به هدف شان نمی رسند و اگر هم باطل صرف باشد کسی از آنها تبعیت نمی کند.
این استاد حوزه علمیه قم ابراز کرد: نمی توانیم تصور کنیم که هرآنچه فتنه گران و فتنه جویان می گویند باطل است، چراکه اگر این گونه بود کسی دنبالشان نمی رفت و از سویی دیگر نباید تصور کرد که هیچ عنصر باطلی در طالبان حق یافت نمی شود؛ چرا که فقط معصومان و کسانی که صد در صد در مکتب معصومین تربیت شده اند شبیه آنها خواهند بود و البته اینها بسیار کم هستند.
وی تصریح کرد: ما باید باهر کس که می خواهیم همکاری کنیم توجه داشته باشیم که صبغه غالب او حق باشد، نه اینکه انتظار داشته باشیم هیچ اشتباهی نکند، باید مجموعه عوامل شخصیتی او را بررسی کنیم و ببینیم عناصر غالب در او حق بوده یا باطل؟ اهدافی که دارد چه اندازه با اهداف ما همخوانی دارد.
حمایت از افراد را مطلق نکنیم
استاد حوزه علمیه قم ابراز داشت: اگر دیدیم غالب اهداف، شیطانی و باطل است باید او را کنار گذاشت، اما اگر کسی 98 درصد عناصر در او عناصر سالم باشد و البته چند عنصر باطل نیز داشته باشد و بخواهیم او را به خاطر این مساله کنار بگذاریم، چه کسی می ماند و با چه کسی می خواهیم زندگی کنیم.
وی افزود: در مرحله بعد باید حمایت از این شخصیت و فرد را مطلق نکنیم چراکه ممکن است همان عناصر محدود باطل ظهور کند و باید بگوییم تا مادامی که در صراط مستقیم و پیرو اسلام ناب محمدی است، کار او درست است.
رییس مؤسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: یک وقت برای یک منصب امر دائر می شود که چند نفر کاندیدا هستند و هیچ کدام شان هم معصوم نیستند و نقاط ضعفی دارند، در اینجا باید حساب کنیم اصلح نسبی کدام است و کدامیک به محک و میزان حق نزدیک تر هستند.
آیت الله مصباح یزدی در ادامه ابراز داشت: معنای آن این نیست که چک سفید بدهیم، بلکه معنایش این است که آن فرد اصلح نسبی از دیگران بهتر است، نه اینکه هیچ اشکال و اشتباهی در او وجود ندارد.
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه اعتصام به حبل الله را عامل نجات انسان از فتنه ها دانست و خاطر نشان کرد: عاملی که طرفدراران حق را جمع می کند حبل الله است.
وی گفت: البته کسانی هم که می خواهند فتنه کنند، برای جمع شدن و پیوند خوردن باید عامل و محوری داشته باشند که اینها پیوندشان دین نیست و وحدت شان بر مبنای غیر حق شکل می گیرد.
آیت الله مصباح یزدی افزود: حرف و سخن امام راحل از روز اول اسلام و تا آخرین لحظه نیز اسلام بود و ایشان تاکید می کردند همه بیایند تا اسلام پیروز شود، اما عده ای شعار دیگری را مطرح کردند و با شعارهایی از جمله ملی گرایی، قوم گرایی و امثال آن می خواهند که همه چیز فدای ایران شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به پیچیدگی ابعاد فتنه ها، گفت: متاسفانه بسیاری از مردم پاک، روی همان پاکی و صفای باطن، فریب فتنه ها را می خورند، من اشخاصی را که بیش از پنجاه سال است آنها را می شناسم و فکر نمی کردم فریب فتنه ها را بخورند، اما به هر حال فریب خوردند که این مساله به دلیل غفلت از نکات ظریف و لایه های مختلف است که به دام می افتند.
اسلام را از دین شناسان بگیریم نه از جن گیر و مرتاض
آیت الله مصباح یزدی با تبیین راهکارهای مقابله با این گونه فتنه ها، ابراز داشت: خودسازی، کنترل هوی و هوس و کسب شناخت صحیح و عمیق از دین از جمله عواملی است که به انسان کمک می کند در دام فتنه ها گرفتار نشود.
وی گفت: برای شناخت دین و حقایق آن باید سراغ کسی رفت که فهم عمیق تری از دین داشته باشد و باید به اهل آن مراجعه کرد.
آیت الله مصباح یزدی با تاکید بر اینکه برای شناخت دین باید به دین شناسان مراجعه کرد نه جن گیران و مرتاضان، ادامه داد: کدام عاقل این را می پذیرد که انسان برای شناخت دین، اهل آن را رها کند و برود سراغ جن گیر، مرتاض و امثال آن.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: برای اینکه به این دام نیفتیم باید دین را از دین شناسان صالح و مورد اعتماد بشناسیم، بدانیم هر کس که علم بسیار دارد حتما مطابق علمش عمل نمی کند.
آیت الله مصباح یزدی ابراز داشت: حتی در انقلاب اسلامی کسانی که دارای مقامات عالیه علمی بزرگ بودند، به علم شان عمل نکردند و به اسلام و نظام خیانت کردند، این مساله در قرآن کریم و آموزه های دینی نیز آمده است.
وی گفت: باید شناخت مان را نسبت به اسلام و دین تقویت کنیم و در جایی که نمی فهمیم به اسلام شناسان اصیل مراجعه و به دنبال کسانی برویم که از نظر تقوا در اوج و قله هستند.
آیت الله مصباح یزدی گفت: اما در مسائل اجتماعی باید شرایط اجتماعی را هم درک کرد و بنابراین برای رهبری که می خواهیم از او پیروی و اطاعت کنیم باید سه شرط آشنایی کامل با دین بیشتر از دیگران، تقوای کامل و معرفت صحیح نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی را مدنظر داشته باشیم.
در زندگی مقام معظم رهبری یک نقطه سیاه هم وجود ندارد
وی در ادامه با تجلیل از هدایت های مقام معظم رهبری و شخصیت ایشان، تاکید کرد: در زندگی ایشان یک نقطه سیاه هم وجود ندارد، شناخت شان از دین را بالاترین دین شناسان تایید می کنند، از لحاظ تقوا نیز در حد اعلی هستند به گونه ای که یک لغزش هم از ایشان ندیده ایم.
آیت الله مصباح یزدی ابراز داشت: مقام معظم رهبری در درک مسائل اجتماعی نیز گوی سبقت را از همه ربوده اند، آنجا که همه بریده اند، ایشان کارساز بوده اند، چنین فردی چقدر می ارزد؟
وی در پایان برای سلامتی و دوام توفیقات مقام معظم رهبری دعا کرد و افزود: خداوند تبارک و تعالی ایشان را حفظ کند، بر دوام توفیقاتشان بیفزاید، دشمنان ایشان را ذلیل کند و به ما توفیق شکرگزاری از این نعمت بزرگ را عطا کند.
به نقل از خبرآنلاین
به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام مجتبی ذوالنور، شامگاه دوشنبه در سلسله نشست های «سیاست روحانی» در مدرسه علمیه صدوقی قم ضمن مقایسه دولت محمود احمدی نژاد با دولت سید محمد خاتمی با بیان اینکه اگر دولت آقای احمدی نژاد را با دولت های گذشته مانند دولت آقای خاتمی مقایسه کنید باید مثالی بیان کنم افزود: برای مثال اگر فرض بگیریم هدف انقلاب این است که از تهران به مشهد برود و ماشین انقلاب باید این مسیر را طی کند؛ آقای احمدی نژاد تا به حال در این ماشین انقلاب، خوب حرکت کرده؛ قبول داریم جاده خاکی و انحرافی رفته، ایست پلیس را توجه نکرده، سرعت غیر مجاز و توقف غیر مجاز داشته، چراغ قرمز را رد کرده، ویراژ داده و ...، قبول داریم که این انحرافات و اتفاقات اتفاق افتاده، ولی با همه این ها در اصول کلی در مسیر انقلاب، نزدیک ترین فرد بوده است؛ اگر به سمت خود مشهد حرکت نمی کرده، به دو رو بر مشهد رفته است؛ اما اگر دولت آقای خاتمی و یا هر کدام از این دو گزینه کاندیداها [در انتخابات ریاست جمهوری دهم]، فرمان ماشین انقلاب را به دست می گرفتند، ماشین انقلاب را به سمت شهر دیگری می بردند. اصلا جهت جای دیگری بود؛ ما باید مقایسه درست داشته باشیم و ببینیم با چه چیزی احمدی نژاد را می سنجیم.
به آقای احمدی نژاد ایراد هایی اساسی داریم
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گفت: به آقای احمدی نژاد ایراد داریم که ایراد هایی اساسی هم هست و جزئی نیست اما باید در این زمینه مشی و رفتار خود را با رهبر معظم انقلاب بسنجیم.
وی افزود: البته مقام معظم رهبری همواره از همه دولت ها حمایت کرده اند، اما در سخنرانی های اخیرشان آقا فرمودند فرد برای ما ملاک نیست، اعمال فرد، کردار فرد، رفتار فرد و عملکرد فرد، برای ما ملاک است؛ حضرت امام(ره) هم از بنی صدر حمایت می کرد.
مقام معظم رهبری حمایت عام خود را از رئیس جمهور بردارد، او می شود طاغوت
ذوالنور گفت: اگر مقام معظم رهبری حمایت عام خود را از رئیس جمهور بردارد، او حق تصرف در امور را ندارد و می شود طاغوت؛ چرا که خود امام خمینی(ره) این را فرموده است؛ اگر حضرت امام این را فرموده اند که امضای ولی فقیه در تنفیذ یک دولتی شرط است، قطعا در استمرار آن و در جزء کارها هم همین طور است.
ولایت مداری و تبعیت از حرف رهبری این نیست که هر جا رهبری خواسته من را تأیید کنند من مطیع باشم
وی افزود: اگر مقام معظم رهبری، نسبت به کارهای دولت نظری داشتند و کسی آن را تمکین نکند این جا در حقیقت در جایگاه طاغوت است، این جا با ولایت مداری معنی پیدا نمی کند. لذا ما ایراد جدی داریم؛ ولایت مداری و تبعیت از حرف رهبری این نیست که هر جا رهبری حرف و خواسته من، و چیزی را که من اعتقاد دارم آن را تأیید کنند و من هم کارم را انجام دهم، و هرجا جور دیگری شد، عمل من چیز دیگری باشد. اگر این گونه باشد که باید گفت اطاعت از خود است نه اطاعت از رهبری؛ اطاعت از رهبری این است که اگر ولی حاکم نظری دارند که 180 درجه با نظر بنده مخالف است نه با اخم و قهر، بلکه با خشنودی و رضای دل و رغبت، حرف خود را زیرپا له کنم و حرف رهبری را عمل کنم؛ معنی ولایت مداری این است.
در چند روز گذشته چه قدر پیش آقای احمدی نژاد رفتند و...
به گزارش خبرآنلاین، وی تصریح کرد: قهر و اخم و ناز و شروط و این ها، با ولایت مداری خیلی فاصله دارد؛ نه رییس جمهور خداست، نه پیامبر و امام معصوم و نه ولی فقیه است، تا در مسیر و نزدیک به مسیر حرکت می کند به همان تناسب حمایت می شود و اگر کج رفت، مسیر جدا می شود.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: در این چند روز گذشته چه قدر پیش آقای احمدی نژاد رفتند و هیچ کس نگفت شما کار درستی می کنید، همه ایشان را مذمت کردند، بنابراین، انقلاب، نظام و رهبری با کس عهد اخوت ندارد، ملاک و شاخص ولایت است.
وی گفت: ممکن است کسی تا آخر راه را درست برود و کسی هم وسط راه، مسیر خود را کج کرده و از راه اصلی خارج شود؛ بنابراین ما حال فعلی افراد را می بینیم. اگر کسی تا دیروز خوب عمل می کرد، دستش درد نکند، اما اگر کسی که هنوز گازی به ماشین خود نداده و مسیرش را مشخص نکرده که نباید به او اطمینان کرد؛ لذا ما باید مصالح کل را ببینیم و به تناسب وضعیت تصمیم بگیریم و عمل کنیم.
ذوالنور خاطرنشان کرد: البته ممکن است حالا برخی بیایند و حرف بزنند و بگویند ما از سال ها پیش نمی گفتیم که احمدی نژاد این جور است و آن جور؟؛ خوب قبول، اما شما که گفتید چه کردید؟ آیا پشت سر رهبری حرکت کردید؟ آیا آمدید و گفتید احمدی نژاد را می کوبیم برای دفاع از رهبری؟ و آیا آمدید با کسانی که پرچم مرگ بر اصل ولایت فقیه را در دست داشتند و این شعار را می دادند، از آن ها حمایت کردید؟؛ شما که هزار درجه جلوتر و بیشتر در مخالفت با ولایت فقیه از او حرکت کردید.
وی افزود: شما چه مسیری را انتخاب کردید که امروز می آیید و می گویید مگر ما از اول نمی گفتیم احمدی نژاد انحرافی است؟؛ شما از همان اول گفتید احمدی نژاد فلان است، ولی خودتان صد برابر آن طرف تر حرکت کردید؛ برای چه کسی این حرف ها را می زنید و گذشته «ما گفتیم» خودتان را به رخ می کشند؟؛ شما که رفتید از موسوی و کروبی و سران فتنه حمایت کردید.
تردیدی نداریم که محبت آقای احمدی نژاد به مشایی غیرعادی، افراطی و انحرافی است
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که منظور شما از سخن چند روز پیش تان مبنی بر این که رئیس جمهور اصلی در شرایط فعلی آقای مشایی است، چه بود، گفت: ما تردیدی نداریم که محبت آقای احمدی نژاد به مشایی یک محبت غیرعادی، افراطی و انحرافی است.
عالم و آدم در مقابل مشایی موضع گرفتند اما احمدی نژاد حمایت کرد
وی افزود: عالم و آدم در مقابل مشایی موضع گرفتند اما احمدی نژاد حمایت کرد، در حالی که به نظر من هزینه و سود باید تناسب داشته باشد.
به گزارش خبرآنلاین، ذوالنور گفت: مشایی که حجت الهی نیست که اگر از او عبور کردیم از دین خدا کنار برویم.
وی افزود: مشایی کسی است که از اولی که بحثش مطرح شده است چیزی جز خسارت و زیان برای نظام و انقلاب نداشته است. مراجع ما مسئله دار شدند؛ دوست داران نظام و انقلاب دلخون شدند؛ شخصیت های ما هزینه شدند اما مشایی سر جایش ماند؛ دشمن شاد و بهانه ای برای تخریب دولت شد.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: باید پرسید که چقدر باید برای یک نفر هزینه داد؟ چه اتفاقی افتاده است؟؛ آقای احمدی نژاد می فرمایند مشایی قله ای است عظیم که قابل درک نیست، و بسیاری نمی توانند آن را درک کنند؛ باید پرسید مگر مشایی از دماغ فیل افتاده؟ از کجا آمده؟ چی از این مشایی دیده ای؟ جز ارتباط با جن گیرها و فال بین ها و طالع بین ها و آیینه بین ها و مرتاضها و ... و بعد هم بیاید یک پیشگویی هایی بلغور کند؛ آقای احمدی نژاد هم فکر کند ایشان یک حجت الهی است، ایشان نماینده امام زمان(عج) بر روی زمین است، ایشان رابطه خدای متعال با زمین و واسطه فیض الهی است؛ این تلقی ها، تلقی های انحرافی است.
آیا تردید داریم که در اداره کشور، نظر مشایی ملاک مدیریت کشور می شود؟
وی تأکید کرد: اگر احمدی نژاد در موضوع مشایی یک علاقه افراطی به او دارند، آیا تردید داریم که در اداره کشور، نظر مشایی ملاک مدیریت کشور می شود؟؛ این اتفاق امروز اتفاق افتاده و در جابه جایی ها، عزل و نصب ها و... این را می بینیم.
ذوالنور گفت: البته این حرف من که در حال حاضر رئیس جمهور اصلی مشایی است، حرفی بود که در جلسه خصوصی زدم ولی رسانه ای اش کردند؛ ولی واقعیتی است که نمی شود آن را انکار کرد.
اگر آقای احمدی نژاد محبت مشایی را از دلش خارج کند...
وی ابراز داشت: اگر آقای احمدی نژاد محبت مشایی را از دلش خارج کند، یقین بدانید فضای عملکردی احمدی نژاد متفاوت از گذشته خواهد شد ولی متأسفانه این اتفاقات هست.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، با تشبیه مشایی به مهاجرانی در دولت سید محمد خاتمی هم گفت: وقتی تحصن طلاب قم در مسجد اعظم قم علیه مهاجرانی وزیر ارشاد دولت آقای خاتمی بود، آقای خاتمی در صحبت تلفنی با آیت الله مشگینی، گفت مشکل این ها مهاجرانی نیست، چرا که مهاجرانی مجری سیاست های فرهنگی من است، مشکل من هستم و من استعفا می دهم؛ امروز هم آقای مشایی نقش آقای مهاجرانی در دولت آقای خاتمی را برای آقای احمدی نژاد دارد.
مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیرشان ضمن حمایت از دولت، دو کد دادند که نباید فراموش شود
وی در پاسخ به این سؤال که چقدر اخبار ضد و نقیض هفته های گذشته پیرامون وزیر اطلاعات و عملکردهای آقای احمدی نژاد صحت دارد، گفت: با همه این احوالات و اخبار ضد و نقیض می بینیم که فضای جامعه به مسیر اصلی خودش بازگشته و ما امیدواریم که این مسائل دیگر تکرار نشود، چرا که این اتفاقات جامعه را مضطرب می کند.
ذوالنور افزود: آقا هم در فرمایشات اخیرشان ضمن حمایت از دولت، دو کد، دادند که نباید فراموش شود؛ اول این که گفتند ما از اشخاص حمایت نمی کنیم از عملکردها حمایت می کنیم و دیگر این که کارهایی که دشمن را شاد و دوستنان را ناراحت می کند، باید از آن ها دوری کرد.
شرط و شروط آقای احمدی نژاد برای بازگشت به محل کار صحت دارد؟
وی در پاسخ به سؤال یکی از طلاب مبنی بر این که چقدر شرط و شروط هایی که گفته می شود آقای احمدی نژاد برای بازگشت به محل کار گذاشتند، صحت دارد؟، اظهار داشت: آقای احمدی نژاد خودش گفت من حلال نمی کنم آن حزب اللهی هایی که گفتند من شرط و شروط گذاشتم؛ وقتی خودشان این طور گفتند، پس چرا ما اصرار کنیم که باز هم چنین چیزی را مطرح کنیم.
جانشین نماینده ولی فقه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به سؤال طلبه دیگری مبنی بر این که چقدر ارتباط تیم آقای احمدی نژاد با افراد خاصی که گفته می شود توانایی های خاصی دارند، صحت دارد؟، گفت: فردی مانند یعقوبی یک فرزند شهید است که مانند برخی از مرتاض ها توانمندی هایی دارد؛ البته بعضی حرف ها، انعکاسش به صلاح جامعه نیست، و از این رو انعکاس این سخن من شرعا اشکال دارد حال شما طلبه ها محرم اسرار سر نظام هستید.
«سخنان حجت الاسلام و المسلمین ذالنور در این قسمت به درخواست خود ایشان که گفت رسانه ای نشود منتشر نمی شود»
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: آقای مصباح یزدی از همان ابتدا گفتند که این ها سر سوزنی به روحانیت، مرجعیت و ولایت و رهبری اعتقادی ندارد.
خدا آقای احمدی نژاد را از دست این ها نجات دهد!
وی با بیان این که امروزه جریان خرافی انحرافی و شیادی به هم گره خورده است، گفت: این که می گوییم خدا آقای احمدی نژاد را از دست این ها نجات دهد، دعایی است که شما طلبه ها هم باید سر نماز خود این را بگویید.
ذوالنور در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این که چرا شما گفتید که جمعیت سبزها از نمازجمعه ای ها بیشتر است و باز گفتید که جمعیت نمازجمعه ها تکراری است؟ گفت: این ها کذب محض است؛ من یک کلمه از این سخنان را جایی نگفتم؛ چند تا از این سایت های منحرف مانند کلمه و ... و سایت هایی که به جنبش 3 بز معروف اند، این ها را منتشر کردند و من یک کلمه در این باره نگفتم.
اصلاح طلبان تلاش می کنند که قدرت را در اختیار بگیرند
به گزارش خبرآنلاین، وی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما آینده انتخابات مجلس شورای اسلامی و سرنوشت اصلاح طلبان به کجا خواهد رسید، گفت: اصلاح طلبان تلاش می کنند که قدرت را در اختیار بگیرند، اما باید قبول کرد که امروز فضای جامعه اقبالی به آن ها ندارد.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان این که اصلاح طلبان شگردهایی را اتخاذ می کنند، گفت: اولین شگرد آن ها این است که یک سری از آدم هایی از آن جنس، که سوخته نیستند را بیاورند و دیگر این که آدم های معروف جریان خود را که تندی و افراطی هم نداشتند، در شهرهایی که کاندیدای جاندار حزب اللهی نداشت، سرمایه گذاری کنند؛ البته برخی از بزگان را نیز ترغیب می کنند که شما بیایید و سرلیست ما شوید. اما در یک کلام می توان گفت که فضای جامعه فضایی انزجاری نسبت به آن هاست
وی در مورد فعالیت انتخاباتی اصولگرایان برای انتخابات مجلس هم گفت: اصولگرایان هم کار می کنند ولی هنوز ائتلاف جدی بین اصولگرایان اتفاق نیفتاده است.
ذوالنور در مورد تحولات اخیر خاورمیانه هم گفت: منشأ تحولات منطقه و بیداری اسلامی، جمهوری اسلامی است که روز به روز پایه های جمهوری اسلامی محکم تر می کند.
وی خاطرنشان کرد: در خصوص موضوع بحرین و مشابه آن کارهای مختلفی انجام دادیم و از جمله آن ها تقویت بعد رسانه ای این تحولات است، چرا که مهمترین مظلومیت جریانات اسلام گرا، سانسور رسانه ای است؛ جمهوری اسلامی با ظرفیت العالم، الکوثر، جام جم و سحر برای انعکاس این تحولات تلاش می کند.
جریان انحرافی در دولت اعتقادی به بیداری اسلامی ندارد
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: البته دولت در این زمینه ضعیف عمل می کند اما نظام با کلیت این کارها موافق است، چون جریان انحرافی در دولت اعتقادی به بیداری اسلامی ندارد و به جای واژه بیداری اسلامی، واژه بیداری ملت ها را به کار می برد؛ لذا خیلی جریان انحرافی دل به این موضوع نمی دهند اتفاقات می افتد.
وی در پاسخ به این سؤال که نظر شما راجع به مستند ظهور نزدیک است، چیست؟، هم گفت: تا کنون نقدهای زیادی به ویژه در حوزه علمیه نسبت به این فیلم شده است و من وارد نقد این مستند نمی شوم.
ذوالنور در مورد تبیین شخصیتی رهبر انقلاب هم گفت: مقام معظم رهبری شخصیتی جامع هستند که اگر در هر زمینه ای وارد شوند، حرفی برای گفتن دارند.
وی افزود: مقام معظم رهبری اگر وارد گود اجرا شوند، مانند این است که تمام عمر خود را در کارهای اجرایی گذرانده اند؛ اگر وارد امور فکری و برنامه های راهبردی و تفکرات کلان می شوند، شما فکر می کنید که اصلا رشته تخصصی شان همین بوده است.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گفت: در عین آن صلابت و عظمت و جایگاه رفیعی که مقام معظم رهبری دارند، من فکر می کنم، مردمی تر از مقام معظم رهبری، نظام ما به خود ندیده است؛ البته نمی خواهم امام خمینی(ره) را بگویم نه؛ ولی حضرت امام(ره) با وضعیت سنی که داشتند و مراقبت هایی که باید از ایشان می شد، شرایط شان، غیر از مقام معظم رهبری بود.
وی افزود: من سراغ ندارم، هیچ شخصیتی را در این کشور که به جامعیت مقام معظم رهبری در بعد مردم شناسی، شخصیت شناسی، ارتباط با افراد و قدرت تعامل و رابطه بر قرار کردن، سراغ داشته باشیم؛ برای مثال وقتی مقام معظم رهبری به یک جایی مانند نمایشگاه کتابی می رود و فرزند یک شخصیت علمی را می بیند و او خود را به مقام معظم رهبری معرفی می کند، مقام معظم رهبری از خصوصیات و ویژگی های پدرش برای او می گوید و این تا حدی است که ممکن است، اطلاعات مقام معظم رهبری از فرزند آن شخصیت بیشتر باشد.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در تشریح بعد علمی مقام معظم رهبری هم گفت: اگر مقام معظم رهبری، ضعفی در این زمینه داشتند، مارهای خوش خط و خال که تعبیر حضرت امام(ره) در حوزه لانه کرده بودند، فضای حوزه را فضای دیگری می کردند.
به گزارش خبرآنلاین، وی افزود: شهید محلاتی از قول امام راحل می فرمودند، قم شده مرکز ضد انقلاب و هر کسی که از انقلاب می ماند می آید و دفتر دستکی درست می کند.
ذوالنور گفت: کسانی که در درس آیت الله العظمی بروجردی(ره) در کنار مقام معظم رهبری می نشستند بعد علمی مقام معظم رهبری را تشخیص می دادند. برای مثال من در سال های اول رهبری مقام معظم رهبری، از دو لب مبارک مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(ره) شنیدم که می گفت، کفایه ای که آیت الله خامنه ای از 20سال پیش تدریس می کردند از همان زمان مجتهد مسلم بودند؛ این تعابیر معنی دارد.
وی گفت: شخصیت های مختلف علمی، مقام معظم رهبری را قبول داشتند؛ برای مثال اگر در زمان حضرت امام(ره) نظام دچار مشکلی می شد، کسی که بیشترین نقش را در حل مشکل نظام با علما و مراجع تقلید داشت، مقام معظم رهبری بود؛ نماینده حضرت امام(ره) به حضور مراجع ایشان بود، چون مقام معظم رهبری را به عنوان یک روحانی امروزی و مقید به آداب سنتی حوزه، قبول داشتند.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: امام خمینی(ره) برای هر سفری که مقام معظم رهبری می رفتند، قربانی نذر می کردند در حالی که این کار را برای هیچ کس حتی فرزندان خودشان نمی کردند.
وی ادامه داد: تسلط ایشان در زمان اوایل رهبری به مسائل به گونه ای بود که همگان را مبهوت می کرد.
ذوالنور تصریح کرد: شرایط دوران ایشان بسیار پیچیده تر از دوران امام(ره) بود، ولی شما هیچ ضعفی از دوران رهبری ایشان ندیدید.
وی ابراز داشت: شما می بینید توطئه های رنگارنگی در طول رهبری ایشان، رخ می دهد اما مشکلی پیش نمی آید، چون انقلاب، سکانداری چون مقام معظم رهبری داشت.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: قدرت مدیریت بحران مقام معظم رهبری بی نظیر است به گونه ای که بزرگترین تهدیدها را تبدیل به بهترین فرصت ها برای انقلاب کرد.
وی با بیان این که شخصیت مقام معظم رهبری، شخصیت ویژه ای است، گفت: امروز جهان اسلام شیفته شخصیت مقام معظم رهبری است و نمونه آن این است که خطبه مقام معظم رهبری به زبان عربی در یک روز 7بار در میدان التحریر مصر برای انقلابیون پخش شد و حتی یکی از اخوان المسلمین گفت این خطبه یک شور و حرارت خاصی را به انقلابیون مصری داد.
ذوالنور گفت: اگر وجود مقام معظم رهبری و تدبیر و مدیریت ایشان نبود، تا به حال هزار بار انقلاب را از مسیر اصلی خارج و دولت مردان آن را به مسیر انحراف کشانده بودند و این مقام معظم رهبری بودن د که با سکانداری شان این انقلاب را پیش بردند.
در میان هیاهوهای روزهای سال 89، سعیدحدادیان درمیان گفتوگویی سیاسی و مذهبی، کلامی بیان داشت که تعبیرش به سالی دیگر کشیدهشد. او پای میز مصاحبه روزنامه جوان نشستهبود و سعی داشت از مواضع خود در مقابل همفکرانش که بر او انتقاد داشتند، دفاع کند.
روزنامه جوان او را در برابر پرسشی سخت قرار میدهد:«اگر یک روز شما را به بیت دعوت نکردند چه؟»
سوال هرچند ساده ولی برای مداح مورد توجه دوستداران اهل بیت دشوار بود.
او باید روایتی از آینده نزدیک بیان میداشت. پاسخ هم چنین ارائه شد:«بیت، هیئت ماست. اگر به آن دعوت نشدیم میرویم و پای منبر دیگران مینشینیم و از مراسم بهره میبریم.»
حدادیان خود را از بدنه رزمندگان جنگ تحمیلی میداند و منبر را سکوی پرش نمیداند:« اگر دعوت نکردند راهمان که میدهند برویم و گریه کنیم.»
سعیدحدادیان طی سالهای گذشته به عنوانی یکی از مداحان شناختهشده مجالس مهم کشور شناختهشدهاست.
حدادیان که دوستدارانش حاج سعید می خوانندش روایت دیگری از این ماجرا دارد:« باید دید علت دعوت نکردن چیست؟ اگر علت این باشد که افراد برتر و بهتری پیدا شدند که این سنگر را حفظ کنند چه بهتر، اگر جوانان بتوانند چنین مراسمی را هدایت کنند ما از خدا میخواهیم. در دوران جوانی حاج منصور این مسئله را برایمان حل کرد که اگر پیر شدید و کنار رفتید تازه ارباب میگوید بیایید در آغوش خودم! شاید پیری فرصتی باشد برایمان تا سری به خودمان بزنیم. الان که نمیرسیم شاید مبانی شهرت کنار برود و این فرصتها پیش بیاید. شاید باورتان نشود بهترین جایی که در دهه محرم رفتم، مجلس یکی از دوستانم بود که دو ساعت بعد از مراسم رسیدم، همه رفته بودند فقط خادمین هیئت بودند که شاید اول شش نفر و بعد 30 نفر شدیم، مراسم کوچکی گرفتیم و یاد بچههای جبهه افتادیم، خدا کند اگر روزی دعوتمان نکردند به خاطر این نباشد که از صراط مستقیم خارج و دچار لغزش شده باشیم اگر دلیلش پیری و ناتوانی و نابلدی باشد،اشکالی ندارد. روی منبر نرویم به منبر و مراسم که میتوانیم برویم.»
اگر چه این حرفها مربوط به گفت و گوی چند ماه قبل او با روزنامه جوان است اما شرحی است از واکنش او به خبری که این روزها در محافل نقل می شود.
او اکنون به مراسم بیت رهبری دعوت نشدهاست. روایتها در مورد چنین اتفاقی بسیار است. جریان در دولت که حدادیان مخالفت سرسختانه ای با آن دارد در سایتهای پرشمار خود خبرداده که حدادیان به دستور مشایی و با اعمال نفوذ او «حذف» شدهاست ولی روایت حاج سعید به گونهای دیگر است. یکی از نزدیکان او بیان میداشت:«سعید پس از ماجراهای اخیر خود ترجیح اش بیشتر بر این بوددر جلسات حضور نداشتهباشد تا بهانه سیاسی به دست گروهی ندهد تا منافع خودشان را دنبال کنند. »
حدادیان به دوستانش گفته است که مصلحت دیده است تا مراسم مداحی برای اهل بیت به میدان منازعات سیاسی بدل نشود. هرچند که اکنون موج اخباری تازه در مورد این اتفاق به پا شدهاست ولی او جواب را سال قبل دادهبود:« بیت هیئت ماست. اگر به آن دعوت نشدیم میرویم و پای منبر دیگران مینشینیم و از مراسم بهره میبریم.»
به نقل از خبرآنلاین
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی صبح سه شنبه 13/2/1390 در همایش تجلیل از مربیان و اساتید حوزه آموزش سپاه پاسداران که به مناسبت 12 اردیبهشت سالروز شهادت شهید مطهری در محل نمایندگی ولی فقیه در سپاه برگزار شد، با اشاره به ماهیت برخی واژهها و اصطلاحات در ادبیات پیش و پس از انقلاب گفت: برای مثال ما در پیش از انقلاب با دو واژه عرصه سیاسی و عرصه دینی مواجه بودیم که همین کلمات به نوعی القا کننده دین از سیاست بود و برای مثال در جامعه اگر یک روحانی را سیاسی میدانستند، این یک ضد ارزش محسوب میشد.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: اما به برکت امام و تربیت شدگان مکتب او مانند شهید مطهری این ادبیات بعد از انقلاب تغییر کرد و امروز دیگر آن فرمایش مرحوم مدرس که فرمود سیاست ما عین دیانت ماست، کمابیش در جامعه پذیرفته شده است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از این واژهها که در ادبیات ما رایج است، کلمه اصولگرا است که یک مفهوم دینی و یا سیاسی دارد و ما شاهد بودیم این اواخر حتی برخی به همین واژه اصولگرایی هم حمله کردند و به آن انتقاد داشتند و این یعنی اصولگرایی یک شعار سیاسی است چرا که خاصیت شعارها و ادبیات سیاست تحول و تغییر است. اما ما در مفهوم دینی این موارد را نداریم.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: وقتی دین و سیاست ما یکی شد، گاهی شعارهای دینی و سیاسی نیز با هم قاطی شده و مشکلزا میشوند و برخی فکر میکنند همانطور که میشود شعارهای سیاسی را تغییر داد و یا به آن انتقاد کرد، پس این امر در خصوص شعارهای دینی هم قابل تأمین خواهد بود.
این استاد برجسته حوزه افزود: از ابتدای تشکیل حکومت اسلامی در ایران واژه ولایت فقیه به عنوان یک مهر و آرم این حکومت شناخته شد اما باید ببینیم که آیا ولایت فقیه هم مانند دیگر شعار احزاب و گروهها یک شعار سیاسی است یا یک مفهوم دینی احیا شده.
وی خاطرنشان کرد: ولایت فقیه در اصل دین ما بود و یک شعار سیاسی نیست و مفهومی است که معارف دینی ما آنرا پروراندهاند و از آنجا که نظام ما یک نظام دینی است بنابراین مفهوم ولایت فقیه را محترم میشمارند اما متاسفانه بسیاری از اشخاص با ولایت فقیه مانند یک شعار سیاسی معامله میکنند که گویی توسط مردم خواسته شده و در قانون آمده و میتوان آن را عوض کرد.
این استاد برجسته حوزه افزود: در ولایت فقیه یک مفهوم دینی است و مثلا با یک شعار سیاسی مثل مرگ بر آمریکا تفاوت دارد و اعتبار آن نیز به پذیرفتن مردم نیست بلکه اعتباری است که دین آنرا ایجاب میکند که در این جا منظور مذهب تشیع است.
آیتالله مصباح یزدی با تاکید بر اینکه اطاعت و تبعیت محض باید از خداوند متعال باشد، گفت اما خداوند ما را به تبعیت از برخی افراد دیگر مانند پدر و مادر و یا پیامبر امر کرده که البته اینها در عرض خدا قرار نمیگیرند بلکه این اطاعتها در طول اطاعت خداوند است و اطاعت از آنها از آن جهت واجب است که خدا ما را به آن امر کرده است.
وی با بیان اینکه بعد از پیامبر و ائمه طاهرین اطاعت از ولی فقیه واجب میشود، گفت: این اطاعت از ولی فقیه نیز در طول اطاعت از امام و پیغمبری است که از خدا اطاعت میکنند.
این استاد حوزه با بیان اینکه منبع اعتبار حکم،قانون و تشریع فقط خداوند متعال است، گفت: اطاعت از ولی فقیه نیز به خاطر حکم خداست نه اینکه مردم آن را خواسته باشند که احیانا در زمانی بخواهند آن را عوض کنند.
آیتالله مصباح یزدی افزود: این اطاعت از ولی فقیه تنها به دوران غیبت محدود نمیشود چراکه اصل ولایت فقیه مربوط به زمان امام صادق است که ایشان فرمودند اگر ما به شما دسترسی نداشته باشیم چه بکنیم که امام فرمود از ولی فقیه اطاعت کنید.
وی ادامه داد: این به آن معناست که حتی در زمان امام معصوم نیز اگر مردم به واسطه مکانی که در آن حضور دارند به امام دسترسی ندارند باید از فقیه عادل که حکم او حکم امام است، تبعیت کنند و این ربطی به مسائل سیاسی ندارد که مثلا با رای مردم این امر صورت بگیرد و یا در قانون اساسی بیاید. مگر اطاعت از خدا باید در قانون اساسی باشد؟
این استاد حوزه با تاکید بر اینکه اگر خدای ناکرده روزی ولایت فقیه از قانون حذف شد، باز هم اعتبار خود را از دست نخواهد داد، یادآوری کرد: متاسفانه در دوران گذشته و ریاست جمهوریهای سابق برخی گفتند که ما چون ولایت فقیه در قانون اساسی است، آن را قبول داریم و این یعنی اینکه ما ناچاریم ولی فقیه را قبول داشته باشیم. و متاسفانه برخی مسئولین درجه یک کشور در گذشته این حرفها را میزدند.
آیتالله مصباح یزدی تصریح کرد: البته امروز هم خیلیها در دلشان همین است هر چند میگویند ما ولایت فقیه را قبول داریم اما ته موضوع را که نگاه میکنیم میبینیم چیز دیگری است.
وی ادامه داد: آن ولایت فقیه که ما میگوییم، اعتبار قانون اساسی از آن است، همانطور که حضرت امام فرمودند؛ رئیس جمهور منتخب مردم اگر از طرف ولی فقیه منصوب نشود طاغوت بوده واطاعت از او حرام است.
این استاد حوزه به ذکر یک مثال پرداخت و گفت: مثلا مردم یک محلی قرارداد میکنند و یک نفر را برمیگزینند تا مثلا رئیس آن جمع باشد که البته این عیبی هم ندارد اما این مسئله وجود شرعی ندارد در حکومت اسلامی نیز باید بدانیم که اعتبار حکومت اسلامی با بقیه حکومتها متفاوت است و اینجا بود که امام فرمود حکم دولت اسلامی و اطاعت از آن شرعا واجب است و منظور امام این نبود که این وجود و شرعی بودن به خاطر رای مردم باشد. بلکه مشروعیت آن به واسطه انتسابش از طرف ولی فقیهی است که خود او منسوب امام زمان است.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه در کشور ما اطاعت از حکم حکومتی و مقررات مجلس شورای اسلامی مثل واجبات شرعی واجب است، افزود: اگر این فرهنگ ترویج شد بسیاری از اقدامات نیروی انتظامی و یا دادگاهها خود به خود حل میشود اما متاسفانه ما هنوز به این عینیت نرسیدهایم که قوانین حکومت اسلامی را واجب بدانیم.
وی با بیان اینکه شعار ولایت فقیه یک شعار دینی است نه یک شعار سیاسی، ولایت فقیه را عمود خیمه انقلاب دانست وافزود: این انقلاب برای اطاعت از خدا و احیای ارزشهای دینی و احکام خدا برپا شد البته نه اینکه همه کسانی که در این انقلاب نقش داشتند، این طور باشد. اما در همه دنیا سبقه انقلاب ما را اسلامی میدانند.
این استاد حوزه با بیان اینکه اسلامیت این انقلاب در بعد قانونگذاری با شورای نگهبان و در بعد اجرایی با ولی فقیه تعیین میشود، افزود: اگر اینها را یک شعار سیاسی تلقی کنیم، در حقیقت آن را ضعیف کردهایم و زمینهای فراهم میشود که کم کم کسانی تصور کنند که در ایران دو رقیب وجود دارد یکی ولی فقیه و یکی فرد دیگری.
آیتالله مصباح یزدی با تاکید بر اینکه ما باید این فرهنگ را که ولایت فقیه یک شعار دینی است نه سیاسی، در جامعه ترویج کنیم، گفت: ما در گذشته یکی از اقمار دست چندم و نوکر آمریکا در منطقه بودیم اما این استقلال امروز مدیون انقلاب اسلامی است و در وصیتنامه شهدا هم به غیر از اهمیت اسلام و انقلاب چیز دیگری نمیبینیم.
وی با بیان اینکه روح انقلاب به اسلام و قوام اجراییش به ولایت فقیه است، گفت: بنابر این هر قدم برای تقویت ولایت فقیه برداشته شود، یا برای پایبندی مردم به ارزشها تلاش شود این انقلاب را شکوفاتر کرده و بزرگترین خدمت به انقلاب خواهد بود و بزرگترین خیانت نیز عمل کردن در عکس این مسیر است.
این استاد حوزه با بیان اینکه باید امروز بر اساس همین محک خدمت و خیانت را بشناسیم، گفت: خیانت یعنی تغییر در برخی اصول. مثلا اینکه به جای اسلام ایران را مطرح کنیم. اینها مسائل ریشهای است و مطرح کردن این مسائل جریان انقلاب را تضعیف میکند؛ آنهم زمانی که کشورهای منطقه به بیداری اسلامی رسیده و میخواهند از انقلاب ما الگوگیری کنند و حالا ما بیاییم بگوییم انقلاب ما یک انقلاب ایرانی بود.
آیتالله مصباح یزدی با تاکید بر اینکه گوینده این حرف با هر نیت و از هر کجا الهام گرفته باشد، خیانت کرده و ما باید خدمت وخیانت را از هم تشخیص دهیم و اینها ربطی به نیت افراد ندارد و بدانید هر سخنی اگر در جهت تضعیف ارزشها باشد، خیانت است.
وی همچنین مطرح کردن مفاهیمی که برخاسته از اسلام نیست و یا احیانا مخالف اسلام هم باشد، را با هر نیتی از سوی گوینده آن خیانت دانست و گفت: اگر امروز شهید مطهری زنده بود بزرگترین هم و غمش مبارزه با این سهلانگاریها و تساهل و تسامحها در رفتارها و شعارها بود.
این استاد برجسته حوزه همچینن با اشاره به ویژگیهای برجسته شهید مطهری گفت: کسی که بیشترین سهم را برای تقویت باورها و ارزشهای جامعه ایفا کرد، همین علامه شهید مرتضی مطهری بود، افزود: امروز هم با گذشت بیش از 30 سال از شهادت ایشان هنوز ما به نص کتابهای او احتیاج مبرم داریم.
در پایان این مراسم حجتالاسلام و المسلمین علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه با اهدای لوح از مقام علمی و فقهی آیتالله مصباح یزدی تقدیر به عمل آورد.
به گزارش «خبرآنلاین» از قم، حجت الاسلام مجتبی ذالنور، شامگاه دوشنبه در سلسله نشست های سیاست روحانی در مدرسه علمیه صدوقی قم، در سخنانی که با موضوع تبیین شخصیتی مقام معظم رهبری مشخص شده بود، پس از بیان سخنانی در مورد شخصیت رهبر انقلاب، انتقادات صریحی را خطاب به محمود احمدی نژاد و تیم همراه او وارد کرد.
وی افزود: دوستانه خدمت احمدی نژاد عرض می کنم، که ایشان در عبارات شان هم تجدید نظر کنند؛ این که می آیند و می گویند من ثابت می کنم رابطه من و مقام معظم رهبری، رابطه پدر و فرزندی است، معتقدم این سخن ولو این که این طور هم باشد، اشتباه است؛ چرا که در روایات و احکام اسلامی داریم که ممکن است پدر یک فرد، او را امر به شرک کند و به همین دلیل نباید از او تبعیت کرد. ممکن است پدر اشتباه کند و طبق احکام اسلام، باید مخالف او حرکت کرد؛ حال باید پرسید این که آقای احمدی نژاد که می گویند رابطه من با مقام معظم رهبری رابطه پدر و فرزندی است، یعنی چه؟
وی افزود: باید گفت که رابطه با رهبر معظم انقلاب باید رابطه امام و مأموم باشد؛ این رابطه، رابطه مطیع و مطاع، رابطه مقلد و مقلد است؛ این حرف ها یعنی چه که رابطه ام با رهبری رابطه پدر و فرزندی است؟؛ این حرف ها معنی ندارد. این حرف، حرفی انحرافی است.
ذالنور افزود: توقع داریم احمدی نژاد موضع ش را شفاف تر بیان کند؛ رابطه پدر و فرزندی یعنی چه؟؛ مقام معظم رهبری، ولی حاکم است، او نائب امام زمان(عج) است و بدون امر او، نه رئیس جمهور و نه هیچ کس دیگر مشروعیت ندارد.
وی گفت: اگر اذن و رضایت ولی حاکم نباشد، عمل آن فرد حرام است، حتی اگر عمل واجب انجام دهد.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، گفت: معنی ولایت را باید با حب و جان قبول کرد و از این عبارات دو پهلو مانند این که رابطه ام با رهبری رابطه ای پدر و فرزندی است، اجتناب کرد؛ البته من نمی گویم که احمدی نژاد نظر و مقصود خاصی داشته است که این حرف ها را می زند، ولی به هر حال باید عبارات خود را درست کند و بگوید ولی امر، نائب امام زمان(عج) است، که مشروعیت همه ارکان نظام با اوست.
وی در پاسخ به سؤال یکی از طلاب مبنی بر این که در زمان آغاز به کار دولت دهم که آقای احمدی نژاد مشایی را به عنوان معاون اول معرفی کرد و بعد جریانات پس از آن پیش آمد و متعاقب آن برخی احمدی نژاد را خطری انحرافی دانستند، اما شما آن موقع گفتید نه و این کار احمدی نژاد تنها یک کار غلط در کار اوست، آیا هنوز هم سر حرف خود هستید؟، گفت: هنوز هم سر این حرف خود هستم.
ذالنور گفت: با دکتر کواکبیان در دانشگاه شاهد مناظره داشتم و او 8 ایراد از احمدی نژاد گرفت که یکی از آن ها مسئله مشایی بود و باز گفت تمام این موارد در تضاد با رهبری و امام و انقلاب است، که بنده در پاسخ به او گفتم من همه این موارد را قبول دارم اما باید پرسید که احمدی نژاد را با چه کسی مقایسه می کنید؟
وی افزود: یا این که باید گفت این که نمره احمدی نژاد 20 است و شده 18؛ ما نارحت هستیم؛ چرا کسی که شب و روز کار می کند و زحمت می کشد، باید این کارها را بکند، این قابل قبول نیست ما ناراحت هستیم و دعا می کنیم این کارها رفع شود.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: حالت دوم این است که احمدی نژاد را با کاندیداهای دیگر چون موسوی و کروبی مقایسه کنید؛ حوادث بعد از انتخابات نشان داد اگر احمدی نژاد 50ضعف دارد، آن ها هزاران ضعف دارند.
وی گفت: حوادث بعد از انتخابات نشان داد که اگر ما بازهم به انتخابات برگردیم، باز هم به احمدی نژاد رأی می دهیم؛ البته یعنی ما دیروز نمی دانستیم که آقای احمدی نژاد این جور می شود، ولی با تمام این احوال که امرو این علم را نسبت به او پیدا کردیم، اگر باز هم برگردیم به انتخابات به احمدی نژاد رأی می دهیم، چون گزینه دیگری وجود ندارد که بخواهیم آن کار را کنیم؛ مگر غیر از این است؟؛ شما می خواهید به کروبی و موسوی رأی دهید که بهتر شود؟؛ تجربه نشان داده است که غیر از این است؛ بنابراین هیچ خلاف تکلیفی اتفاق افتاده و درست هم بوده که شما به احمدی نژاد رأی دادید. چرا که آن ها صریحا مقابل انقلاب و ولایت فقیه ایستادند.
ذوالنور تصریح کرد: احمدی نژاد بعد از 2سال ممکن است یک لغزشی نشان دهد، اما آن ها از همان ابتدا، موضع مخالفت با ولایت فقیه داشتند.
به نقل از خبرآنلاین
آیت الله مصباح یزدی در دیدار دانشجویان تهرانی گفت: حضرت امام (ره) بارها تاکید کرده بودند که نگرانی من برای انقلاب از سوی کشورهای خارجی نیست، بلکه از کسانی است که در داخل به باورها و ارزشهای انقلاب لطمه میزنند.
آیت الله مصباح یزدی در دیدار با دانشجویان تهرانی که در سالروز شهادت استاد مطهری و در موسسه امام خمینی قم برگزار شد، اظهار داشت: تحولات عالم انسانی از بدو تاریخ توسط شخصیت های خاص و تاثیرگذار ایجاد شده است.
رئیس موسسه امام خمینی (ره) گفت: در عصر ما صرفنظر از تمایلات شخصی، گروهی و ملی و به تصدیق همه عقلا، بزرگترین تحول جامعه اسلامی، پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
وی اضافه کرد: بدون شک تاثیرگذارترین شخصیت این انقلاب حضرت امام خمینی هستند، اما در سایه رهبری ایشان شخصیت های دیگری به وجود آمدند که نقش های مهمی ایفا کردند.
مصباح یزدی تصریح کرد: از آنجا که هر حرکت انسانی مرهون آگاهی و انتخاب صحیح است، مهمترین عامل تحول عاملی است که در آگاهی بخشی به مردم تاثیر بگذارد.
رئیس موسسه امام خمینی (ره) با اشاره به اینکه عوامل مختلفی در انقلاب اسلامی تاثیرگذار بوده است، تاکید کرد: ویژگی خاص این انقلاب محوریت باورهای حقیقی و الهی است که در سایر انقلاب های جهان مشاهده نمی شود. وی تصریح کرد: همه انقلاب ها، حداکثر آثار مثبتی که باقی گذاشته اند در عرصه پیشرفت های مادی و رفاه زندگی دنیوی بوده است، اما انقلاب اسلامی ایران دارای آثاری بسیار فراتر از زندگی دنیوی است.
مصباح یزدی تاکید کرد: نتایج مادی انقلاب ما با آثار اخروی آن قابل مقایسه نیست.
رئیس موسسه امام خمینی (ره) با اشاره به نقش استاد مطهری در انقلاب اسلامی گفت: تمام مردم ایران در پیروزی انقلاب موثر بوده اند، اما اگر بخواهیم ارزشمندترین تاثیر را بیابیم باید ببینیم کدام افراد به هدف متعالی انقلاب خدمت بیشتری کرده اند.
وی ادامه داد: قطعا ارتقای فکری مردم و وسعت بخشیدن به افق زندگی آنها با ارزش های مادی قابل مقایسه نیست که شهید مطهری بیشترین نقش را در این زمینه ایفا کردند.
مصباح یزدی افزود: دشمنان نظام به خوبی فهمیده اند که مهمترین نقش پیروزی انقلاب، روشن کردن مبانی فکری و اعتقادی و ترویج فرهنگ اسلام و انقلاب بوده است؛ به همین خاطر آیت الله مطهری را هدف ترور خود قرار دادند.
رئیس موسسه امام خمینی (ره) در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه بزرگترین خطر متوجه انقلاب خطری است که به باورهای فرهنگی انقلاب لطمه بزند، گفت: همان طور که امام خمینی (ره) بارها تاکید کردند، حضور افرادی که در داخل نظام به باورهای انقلاب لطمه می زنند، نگرانکنندهتر از کشورهای خارجی است.
وی اضافه کرد: اختلافات بین مسئولان نباید موجب شود مبارزه با دست های نامحرمی که از درون کشور فرهنگی اصیل اسلامی را هدف گرفته اند، به حاشیه رود.
مصباح یزدی خطر این جریان را از خطر صدام جدی تر دانست و تاکید کرد: اگر کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه با رفتار غلط خود زمینه تشکیک در باورهای اسلامی را فراهم آورند، باعث کمرنگ شدن ایمان جوانان خواهند شد.
به نقل از خبرآنلاین
رئیس موسسه امام خمینی (ره) گفت: اگر در کشور حکومت کفر حاکم بود دیگر ارزشی نداشت که بخواهیم جانمان را فدای آن کنیم زیرا ایران بدون اسلام اهمیتی برای فداکردن جان ندارد.
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی در دیدار تعدادی از فرزندان شاهد استان خوزستان با بیان اینکه ایران بدون اسلام اهمیتی برای فدا کردن جان ندارد، تصریح کرد: اگر در این کشور حکومت کفر حاکم بود، دیگر ارزشی نداشت که بخواهیم جانمان را فدای آن کنیم.
وی با تاکید بر اینکه ما در کشوری زندگی میکنیم که قوانین الهی در آن اجرا میشود، اظهار داشت: این کشور از آن جهت برای ما ارزش دارد که قوانین الهی و آموزههای اسلامی در آن حاکم است.
عضو خبرگان رهبری اظهار داشت: برقراری و حفظ اسلام اگر به خون نیاز داشته باشد باید آن را اهداء کرد امروز حفظ نظام اسلامی ادامه دهنده راه شهداست.
وی با تاکید بر اینکه با حفظ نظام، روح شهدا و سیدالشهدا (ع) از ما راضی میشود، گفت: امروز بهترین کار برای ادامه دادن راه شهدا حفظ دین و تقویت مبانی اسلامی در جامعه است و این چیزی بود که شهدا جان خود را برای آن فدا کردند.
رئیس موسسه امام خمینی (ره) با تاکید بر اینکه نباید حفظ اسلام را به مرزهای جغرافیایی محدود کنیم، خاطرنشان ساخت: امروز باید برای حفظ نظام تلاش کنیم و آن را محدود به مرزهای جغرافیایی نکنیم، حال چه در ایران باشد یا در دیگر کشورها مثل بحرین و لبنان.
وی با اشاره به جریان سکولاری که غزه و لبنان را مربوط به ایران نمیدانست، افزود: غزه و لبنان ارزشی ندارد، بلکه اسلام غزه و لبنان برای ما مهم است؛ بنابراین هر جا اسلام بود و مبانی آن در خطر باشد، باید جان را فدا کرد.
مصباح یزدی همچنین با اشاره به مرزهای جغرافیایی میان مسلمانان، بیان داشت: متاسفانه امروز فرهنگ غالب در دنیا و حتی کشورهای اسلامی، حفظ مرزهای جغرافیایی است که همین عامل باعث ایجاد اختلاف میان مسلمانان شده است.
مصباحیزدی در ادامه با اشاره به برخی خطرها که جوانان جامعه را تهدید میکند، گفت: امروز جریانهایی چون ناسیونالیسم، مسیحیت، عرفانهای کاذب، شیطانپرستی و... جوانان آنها را تهدید میکند؛ از این رو لازم است که مبانی دینی در بین آنان تقویت شود.
رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) خاطرنشان ساخت: باید به گونهای برنامهریزی نمود که جوانان اسلام را به خوبی بشناسند و از عقاید خود دفاع کنند.
به نقل از خبرآنلاین
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه ثبات، استقرار و امنیت کشور مرهون ولایت فقیه است، گفت: اگر ولایت فقیه نبود اثری از جمهوری اسلامی باقی نمیماند.
حجت الاسلام والمسلمین محسن کازرونی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه کرج در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس به نقش و جایگاه بیبدیل مقام معظم رهبری در طول انقلاب اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت: ولایت فقیه همانند قلبی است که برای جسم در نظر گرفته شده است.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی طی سی سال گذشته بحرانهای بسیاری را پشت سر گذاشته است، یادآور شد: اگر جایگاه، سخن و تأثیر سخن ولایت فقیه در حوادث سخت، تلخ و کمرشکن سی سال گذشته وجود نداشت، اثری از نظام ایران اسلامی باقی نمیماند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه ولی فقیه همواره مردم را به سوی یکپارچه بودن حرکت داده و دعوت میکند، گفت: بهدلیل عشق و علاقهای که مردم به امام(ره) در زمان حیات ایشان و مقام معظم رهبری داشتهاند هر جا احساس کردند که در بیانات ولیفقیه خواستهای وجود دارد، از جان و دل مایه گذاشته و آن خواسته را محقق کردهاند.
وی بر همین اساس به مثالهای بسیاری که در این زمینه وجود دارد، اشاره و تصریح کرد: اگر سخنان و دستورات مقام معظم رهبری در طول 8 سال دفاع مقدس وجود نداشت معلوم نبود 8 سال جنگ چگونه بر ما رقم میخورد؛ از این رو آنچه خیمه انقلاب را نگه داشته جایگاه امام(ره) و ولایت فقیه بوده است.
حجت الاسلام والمسلمین کازرونی با تأکید بر اینکه باید جایگاه ولایت فقیه را به هر قیمتی که شده حفظ کرد، اظهارداشت: برای بقای کشور، نظام، عزت و استقلال کشور به ولایت فقیه نیاز است.
وی به جایگاه ولایت فقیه بر اساس قانون اساسی و ادله اشاره و اضافه کرد: ثبات، استقرار و امنیت کشور مرهون ولایت فقیه است؛ رهبری همانند شیرازه اصلی کتاب است که اگر این شیرازه از کتاب جدا شود، ورق پارههایی بیشتر باقی نمیماند که خاصیت کتاب را ندارند.
امام جمعه کرج تصریحکرد: نقش ولایت فقیه علاوه بر اینکه در قانون و فقه وجود دارد، مردم نیز به آن پایبند بوده و به لحاظ تجربی هم ثابت شده که همین نقش را دارد.
وی با تأکید بر اینکه رئیسجمهور مدتزمان خاصی روی کار میآید و سپس عوض میشود، اظهار داشت: قلب تپندهای که میتواند همه تکثرها را به یک هدف و یک مسیر حرکت دهد ولی فقیه است.
حجت الاسلام والمسلمین کازرونی افزود: مردم در همه زمانها نشان دادهاند که حاضر هستند خون، جان، مال و حیثت خود را در راه ولایت فدا کند و در این مسیر کوچکترین کاستی را از خود نشان نمیدهند چرا که این انقلاب را خود مردم به رهبری امام(ره) به وجود آورده و به رهبری مقام معظم رهبری ادامه دادند و هر زمان که احساس نیاز باشد، ورود پیدا میکنند.
وی در عین حال به سخنان اخیر رهبری اشاره کرد که مواضع را کاملاً شفاف و روشن بیان فرمودند و افزود: دشمن همواره در صدد بوده که القائاتی مثل دوگانه بودن حاکمیت را داشته باشد اما امروز که چنین بحثی مطرح نیست، وجود اختلاف را در بین مسئولان دنبال میکند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه از دشمن این توقع وجود ندارد که خیلی ساده از کنار چنین موضوعات بگذرد، یادآور شد: آنچه مهم است هوشیاری ملت و مسئولان است.
وی با بیان اینکه دشمن خوابهایی را که برای کشور ما دیده به گور خواهد برد، تصریح کرد: دشمن تحلیلهای مادی داشته و بر اساس مادیات عمل میکند که ایمان و اعتقاد نیز در تحلیلهای آنها نیست از این رو نتیجه مطلوب را نمیدهد.
حجت الاسلام والمسلمین کازرونی با بیان اینکه در ولایتپذیری مسئولان هیچ شکی وجود ندارد، گفت: ممکن است اختلاف سلیقههایی وجود داشته باشد اما هم از نظر قانون و هم از نظر نگاه تجربی و فقهی رهبر فصلالخطاب است.
به نقل از خبرآنلاین
او اظهار داشت حاج منصور ارضی شاگرد این مکتب فاطمی است که در دوران ما خصوصا از دوران جنگ تا کنون بر اساس اقدام فاطمی بوده است بطوریکه در رسوا کردن فتنه سیاسی و دینی و همچنین دفاع از مقام معظم رهبری آنهم به موقع، بهنگام و به اندازه عمل کرده است. الله کرم بصیرت حاج منصور را ناشی از آیه «ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا» انفال - 29 (اگر تقوا پیشه کنید خدا برای شما شناخت حق از باطل را می دهد) و اخلاص در عزاداری فاطمی و حسینی داشت و اقدامات فاطمی وی را به شرح زیر مطرح کرد:
1- حاج منصور در زیارت عاشورای مجلس سوم با انتقاد از عملکرد نمایندگان آن دوره، جریان موسوم به خط امام را بیمار نامید. این در حالی بود که آن جریان می خواست رئیس جمهور جانباز انقلاب را استیضاح و بر کنار کنند. حاج منصور در همین ایام در مخالفت با قائم مقام رهبری در مسجد امام اظهار داشت افراد را بالاتر از آنچه هست قرار ندهید زیرا وقتی زمین بخورد شدید تر آسیب می بیند.
2- حاج منصور نفاق جدید را به مردم معرفی کرد و گروه بهزاد نبوی را بی اعتقاد به حضرت امام نامید. این در حالی بود که نفاق و فتنه سیاسی آن دوران، امام خمینی(ره) را به بیش از 300 اشتباه و عبور از قانون اساسی متهم کرده بود. البته بهزاد نبوی پس از آن اعلام کرد خط امام به مفهوم یک جریان سیاسی است که فقط در 60 درصد مواضع با امام خمینی اشتراک نظر دارد.
3- حاج منصور پس از جنگ علیه دنیا گرایی، اصراف و تبذیر، غارت بیت المال و همچنین فاصله طبقاتی ناشی از سیاست های اقتصادی دولت موسوم به سازندگی پرداخت و هاشمی رفسنجانی را مظهر اسلام آمریکایی خواند و این در حالی بود که اطرافیان هاشمی با رضایت ایشان به شدت دنبال مادام العمر کردن ریاست جمهوری هاشمی بودند.
4- حاج منصور، خاتمی را شیفته و فریفته غرب معرفی کرد و به همگان اعلام کرد گول عمامه و رنگ آن را نخورید. حاجی در این دوران گام چهارم حزب الله را با عنوان نوسازی معنوی دنبال کرد.. این در حالی بود که دوران خاتمی یاد آور تهاجم روشنفکری دوران مشروطه به اسلام، روحانیت و ... بود. چنانچه فراتر از این در پی واتیکانیزه کردن ولایت فقیه در قم بودند. در این راستا حاج منصور در فتنه 88 بطور جدی به میدان مقابله با فتنه سیاسی رفت.
5- حاج منصور در انتخابات جمهوری نهم برای جلوگیری از بازگشت فتنه اقتصادی دوران هاشمی از احمدی نژاد حمایت کرد که شعار های انقلاب اسلامی یعنی گفتمان امام و عدالتخواهی، استکبار ستیزی و دولت اسلامی را ارائه می داد. در این راستا حاج منصور از هرگونه حمایتی از جمله همراهی با هیئت دولت با هدف تاثیرات معنوی دریغ نکرد.
6- حاج منصور گرچه از احمدی نژاد درانتخابات ریاست جمهوری دهم نیز حمایت کرد ولی بمحض این که دولت در فتنه سیاسی پس از انتخابات خود را پشت رهبری پنهان کرد به شدت انتقاد کرد. حاج منصور در فتنه 88 مستقیما به صحنه آمد تاتوهین گران به عاشورای حسینی را به جای خود بنشاند.
7- حاج منصور انتقادات خود را در راستای سالم سازی دولت ادامه داد و مواضع مخالف خود را نسبت به دیدگاه دولت پیرامون حضور زنان در ورزشگاه ها، عدم اجرای طرح عفاف و حجاب و تجدید نظر دولت در نوع پوشش زنان را مطرح کرد.
8- حاج منصور وقتی با شبکه ای از افراد منحرف یا نفوذی در داخل دولت روبرو شد به میکروب زدایی از دولت روی آورد و عملکرد این شبکه منحرف و نفوذی را فتنه دینی نامید. حاج منصور رهبر شبکه منحرف و نفوذی را مطابق احادیث و روایات یهودی صفت نامید زیرا شاهد توهین به پیامبران اولوالعزم، طرح حلیت موسیقی، طرح دوستی با مردم اسرائیل، ارائه مکتب ایرانی به جای مکتب اسلام، جایگزینی منشور کوروش به جای منشور امیرالمومنین علی(ع)، جعل حدیث بسته بودن دست شیطان در نوروز، جایگزینی انسان به جای خدا و ... بود.حاج منصور بر مبنای «قل اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی - آیه 46 سبا» به مقابله با شبکه منحرف و نفوذی دولت پرداخت و به افشای فتنه دینی اقدام کرد و آنرا خطرناکتر از فتنه سیاسی نامید.
9- امروز شکایت رییس شبکه منحرف و نفوذی دولت با سوء استفاده از جایگاه حقیقی ریاست جمهوری از حاج منصور ارضی به قوه قضائیه ارائه شده است. گرچه ما فرد پرست نیستیم؛ ولی باید از ارزشهای خود دفاع کنیم. آنهم از فردی که با بصیرت و اقدامی فاطمی برای فتنه زدایی و تولید بصیرت عمومی وارد صحنه شده است و تمام توانایی خود را در این راستا مصروف کرده است و خالصانه ایستادگی می نماید. به هر حال اگر در دفاع از این گونه افراد ارزشی کوتاهی کنیم همان به سرمان می آید که در 16 سال دوران دولتهای چهارم تا هشتم آمد لذا از دوستان ارزشی انتظار می رود به طور قلمی یا ... به مقابله با ارزش زدایی بپردازند.
کریم بودن ملتی در اینه که در حال انتقام و خونخواهی حسین (ع) باشند. "اکرم مقامک و اکرمنی ان یرزقنی" این کرامت توست. اما اگر بی خیال باشی این مشکل میشه. این گرفتاری برات پیش میاد. این کرامته این انقلابه که در حال خونخواهی شهدای خودشه. حتی اگر ادامه این شهدا در بحرین باشه، در مصر باشه، در لیبی باشه. موضوع اینه که در رکاب و تحت فرمان امام باشیم. "طلب ثارک مع امام" حالا چه منصور و چه محمود. این خیلی مهمه اون امامی که از طرف خدا یاری شده باشه و منصور باشه. اما اگر بی خیال باشی و بگی ما جزء اون دسته هستیم که فقط گریه میکنیم به اندازه همون ملک بهتون روزی میدن. همون ملکی که از روز اول شهادت ابی عبدالله زنده است و با چهار هزار ملک دیگه و در کنار قبر ابی عبدالله دارن گریه میکنن. اون هم منصوره دیگه. ولی اونو نمیگه. اکرام در اینه که تو همیشه در حال جوشش باشی و طلب خون حسین رو داشته باشی. حالا این طلب خون چجوریه؟ یعنی باید با همه بجنگیم؟ نه، نگفتند که با همه بجنگیم،
باید با اون کسی که با دستگاه ابی عبدالله بازی میکنه بجنگیم.
لذا در ادامه عالیة المضامین که عرض میکنی: "وَقَلْبى عَطُوفاً عَلى اَوْلِيآئِكَ" و دلم را مهربان كنى نسبت به دوستانت، با زن و بچه ام که دوست خدا هستند، با رفیقم که دوست خداست و شرایط دوستی خدا رو داشته باشه. همین بسه. با هر کسی قاطی نشی، هر کسی که باهات سلام و علیک میکنه، به خاطر همینه که بعضی ها رو میشه ازشون سوء استفاده کرد. میفرماید: "وَقَلْبى عَطُوفاً عَلى اَوْلِيآئِكَ" بادوستان تو، یعنی با هر کسی نمیشه.
اگر هم دم از خدا میزنه باید انتحانش کنی، تو هیئت میاد باید امتحانش کنی، وزیر میشه، وکیل میشه، رئیس میشه هر چی میخواد بشه باید امتحان بشه، یکسال، دو سال، چهار سال یا هشت سال. ما گرفتار فتنه سیاسی شدیم و به خواست خدا و به کرم حضرت زهرای مرضیه (س) از این فتنه سیاسی رد شدیم. به خاطر کی؟ به خاطر آقامون. بالای سرمون یعنی ولی فقیه بعد از امام زمان (ع).
ولی الآن گرفتار فتنه دینی هستیم. از یکطرف با اعتقادات امام زمانی ما بازی می کنند، از یکطرف با اعتقادات هیئتی ما بازی میکنند یعنی شما دقت کنید الآن حوزه علمیه قم آمار داده که برای هر چند هزار نفر (فکر میکنم هر 20000 نفر) یک روحانی داریم اما هفته سلامت اعلام میکنن برای هر 100 نفر یک دکتر داریم، اینطوری میشه که مردم هجوم میارن برای یک مداح داغونی مثل من (شکسته نفسی حاج آقا) چون هیچ کس نیست.ناصح کمه.
شما نگاه کنید خادم مسجد به محض اینکه نماز تموم میشه انگار میخوان با تیر بزننش سریع در مسجد رو میبنده. قبلا اصلا اینجوری نبودها از طرفی هجوم جوونهای ما به طرف لا ابالی گری و چیزهای دیگه. زیاد نمیتونم توضیح بدم فقط بگم الآن گرفتار فتنه دینی هستیم چون مشورتی کردم و باید به همین اندازه بگم و این فتنه خیلی هم خطرناک تره.
به رئیس جمهور، رئیس مجلس و همه طائفه ها میگم با دوست خدا باید مهربون باشیم. مگه میشه؟ قرآن می فرماید: یوادون من حادالله" دوست داشته باشی کسی رو که دشمن خداست.
یارو منشور کوروش رو عین بچه بغل کرده، گریه میکنه که دارن تو رو از من جدا میکنند. همه دوربینها هم داره نشونش میده که میخواهند این منشور رو دوباره ببرند لندن.
منشور امیرالمومنین (ع) که نامه به مالک اشتره رو در سازمان ملل ثبت جهانی کردند و این شروع کرده که منشور کوروش بالاتره. خب باید یه چیزهایی رو بکوبه دیگه. ایرانی مسلک شده، یعنی چی؟
خارجی ها به کسی که این افکار رو داشته باشه میگن ناسیونالیسته، درست شد،
این همون عبارت عربیة در قرآنه که خداوند در جواب می فرماید: ان اکرمکم عندالله اتقیکم ، فکر نکنید خدا منظورش صرفا کلمه عربیة بوده، بلکه هر قومی چه ایرانی و عربی و قومهای دیگری ارجحیتی نسبت به هم ندارند و همه چیز حول محور اسلام میگرده و الباقی افکار از بین رفتنیه.
خوب این آقا رو دیدید دیشب توی مصاحبه اش میگه اینها سیاهکاریه، سیاهبازیه، آیا این واقعا سیاه کاریه؟
حیف، افتادی و اسیر شدی دست دشمن.
خدا نکنه آدم گرفتار دشمن خانگی بشه. اینجا داری میگی وَقَلْبى عَطُوفاً عَلى اَوْلِيآئِكَ چون اگر برای دوستان خدا دلت به رحم نیاد به جای اینکه پول برای کمک به جهیزیه بدی خرج زنهای فاسد میکنی، تازه اگر خیلی خوب باشی خرج دوا و دکتر میکنی. وقتی که دلت نسوزه برای هیئت، مسجد حتی همین مسلمونهای بحرین که دارن قتل عامشون میکنن،
برگرد تا دامن زهرا (س) باز است، تا دامن ابی عبدالله (ع) باز است.
بریم به سمت مردم، مردم خیلی با صفا هستند و با همه سختی ها هم کنار میان، عمران هم کردی خدا خیرت بده، هرکی قصد خیر داره خدا خیرش بده، اما ما نگران دینتون هستیم، همونطور که نگران دین خودمون هستیم، مگه نمیگن آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند. حرف بر اینه که ما نگران دین شما هستیم.
تو مال ما بودی و بردنت، حالا اگر اون نامردها این حرفها رو توی سایتشون اشتباه نزنن. به قول یه مادری گریه میکرد و میگفت این بچه مال من بود بردنش و آلوده اش کردند.
ما با کسی دشمنی نداریم، آمریکا بیاد ایستادیم و گردنش رو هم میزنیم، آلان حزب الله روی دینش داره میره جلو، توی این فتنه دینی نیفتی عزیز
و گرنه فکر کردی کجا میری؟ خاتمی و کروبی و هاشمی (لعنت الله علیهم) کجا رفتند، دیگر ایادیشون و اون مغز متفکرشون موسوی خوئینی ها که خدا لعنتش کنه کجا هستند و این موسوی خوئینی ها از همه اینها بدتره که وقتی اسنادش رو آوردند اول انقلاب اولین کسی بود که رفت داخل لانه جاسوسی و همه اسناد مربوط به خودش رو از بین برد.
ما دارین روضمون رو میخونیم، سینه مون رو هم میزنیم و حرفی هم باشه به مردم میگیم و در کنارش کار خیر هم انجام میدیم. اما راستی راستی نمی خواهی دیگه برگردی. والا من که پای حرفم با اون یارو وایستادم و روایتش رو هم خوندم، برای کسانی که مهمون هستم میگم پیامبر (ص) فرمود می خواهید یهودیان امت من رو بشناسید؟ (بحارالانوار جلد 44) اونها کسانی هستند که به ظاهر نماز خون و دیندارند و به زبون ما ظاهرالصلوة هستند ولی قصد تغییر در دین خدا و تبدیل اون رو دارند. برای کی ما این حرفها رو زدیم. ما با یک نفر میجنگیم که همین فرده و چندتا از مشاورینشون.
یارو گفته:(بهزاد نبوی)میشه فرمان ولی فقیه (مقام معظم رهبری) رو رئیس جمهور اجرا نکنه. آخه مگه میشه؟ حالا تو بگو. خود من با همین موسوی لعنت الله علیه، سال 1360 (اون موقع که خودم هم در نخست وزیری بعضی کارها رو انجام میدادم) در ساختمان نخست وزیری دعوام شد و همونجا گفتم که این فرد آدم خیلی خطرناکیه چون اندیشه و تفکرش کمونیستیه.
ملاک تمييز موسيقى حلال از حرام چيست؟ و آيا موسيقى کلاسيک حلال است؟ بسيار مناسب است که معيار آن را بيان فرماييد.
ج: هر موسيقى که به نظر عرف موسيقى لهوى و مطرب که مناسب با مجالس عيش و نوش است باشد، موسيقى حرام محسوب مىشود و فرقى نمىکند که موسيقى کلاسيک باشد يا غير کلاسيک. تشخيص موضوع هم موکول به نظر عرفى مکلّف است و اگر موسيقى اين گونه نباشد بخودى خود اشکال ندارد.
گوشدادن به نوارهايى که توسط سازمان تبليغات اسلامى و يا مؤسسه اسلامى ديگر مجاز اعلام شدهاند، چه حکمى دارد؟ و استفاده از آلات موسيقى مثل کمان، وِيولون و نَى چه حکمى دارد؟
ج: جواز گوشدادن به نوارها منوط به تشخيص خود مکلّف است که اگر تشخيص دهد مشتمل بر غنا و موسيقى لهوى مناسب با مجالس عيش و نوش و خوشگذرانى و همچنين مطالب باطل نيست، گوشدادن به آن اشکال ندارد بنا بر اين تجويز آن توسط سازمان تبليغات اسلامى و يا هر مؤسسه اسلامى ديگر به تنهايى دليل شرعى براى مباح بودن آن نيست و بکارگيرى آلات موسيقى در موسيقى لهوى مطرب و مناسب با مجالس لهو و گناه جايز نمىباشد، ولى استفاده حلال از آنها براى اهداف عقلايى اشکال ندارد و تشخيص مصاديق هم موکول به نظر خود مکلّف است.
منظور از موسيقى مطرب ولهوى چيست؟ و راه تشخيص موسيقى مطرب و لهوى از غير آن چيست؟
ج: موسيقى مطرب و لهوى آن است که به سبب ويژگيهايى که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقى دور نموده و به سمت بىبندوبارى و گناه سوق دهد و مرجع تشخيص موضوع عُرف است.
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خيلى خوش آمديد برادران و خواهران عزيز از استان فارس. حقيقتاً امروز با اين جمع مؤمن، صميمى، خونگرم و با اين شعارهاى پرمغز و پرمعنا و حضور روشن و صميمىِ خودتان در اينجا، ياد رشادتهاى بزرگ مردم استان فارس و مردم شيراز را - كه كم هم نيست در طول تاريخ معاصر و در گذشتههاى نزديك تاريخى- زنده كرديد.
حقاً و انصافاً استان فارس و شهر شيراز يكى از قلههاى برجستهى كشور ما و ملت ماست؛ قلهى برجستهى نيروهاى انسانىِ ممتاز، در علم، در ادب، در پيشرفتهاى گوناگون امور حيات اجتماعى، در مبارزات، در جهاد، در تدين. به تاريخ اخير قبل از پيروزى انقلاب هم كه نگاه كنيم، نام شيراز در حساسترين و حياتىترين قضاياى اجتماعى ما برجسته است. فرض كنيد در قضيهى تاريخى تحريم تنباكو، كه سرآغاز يك مبارزهى مردمى و آگاهانه بر عليه تسلط غرب بود، نام ميرزاى شيرازى مطرح است؛ كه اگر همان حركت ميرزاى شيرازى (رضوان اللَّه عليه) ادامه پيدا ميكرد و سياستمداران و نخبگان كشور همان خط را دنبال ميكردند، سرنوشت ايران غير از آن چيزى ميشد كه اتفاق افتاد؛ ولى خب، استعمارگرها از غفلتها و از طمعها استفاده كردند، آمدند وسط، خط را قطع كردند. يا در قضيهى جنگهاى مردم عراق با استعمار انگليس و دخالت انگليسها، باز آنجا هم اسم شيراز مطرح است. رهبر اين حركت عظيم، مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى - معروف به ميرزاى دوم شيرازى - اين مرد بزرگ و عالم و مرجع تقليد بود. در خود فارس، علماى بزرگ، شخصيتهاى برجسته و انسانهاى والا بودند؛ چه در مبارزات دوران مشروطه، چه بعد از آن در دوران مبارزات انقلاب اسلامى، و چه در پيروزى انقلاب، و چه بعد از آن تا امروز. اين، حالا باب مجاهدت است. البته «الجهاد باب من ابواب الجنّة فتحه اللَّه لخاصّة اوليائه».(1) باب جهاد، باب كماهميتى هم نيست؛ درِ بهشت است، به روى همه هم باز نميشود؛ به روى اولياء باز ميشود. اين نشان ميدهد كه مردم مجاهد ما از اولياى خداوند هستند كه اين باب روى آنها باز شده است.
اگر در زمينهى علم وارد شويم، همين جور است. در حركت علمىِ ممتاز بعد از دوران انقلاب - بخصوص در سالهاى اخير - شيراز يكى از پيشروان است. در مسائل سياسى، در مسائل اجتماعى- در اين حوادث دشوار و لُغَزگونه - مردم شيراز جزو آگاهترينها و بابصيرتترينها به حساب مىآيند. گاهى حوادث سياسى آنچنان پيچيده ميشود كه شبيه لُغَز ميشود؛ باز كردنش كار هر كس نيست؛ اما مىبينيم كه مردم ما هوشيارند، بيدارند؛ و از جمله، مردم عزيز استان فارس جزو جلوترها و پيشروها هستند.
يك نقطهى برجسته در مسئلهى شيراز و استان فارس - بخصوص شيراز - اين است كه در دوران رژيم طاغوت چند نقطه را انتخاب كردند براى اينكه اينجا را مركز انحراف از اخلاقيات و معنويات دين قرار بدهند؛ يكىاش شيراز بود. خواستند استفاده كنند از روحيهى ادب و هنرى كه در اين استان موج ميزند. خب، استان فارس و شيراز مركز ادب است ديگر؛ استان هنر و شعر و انواع و اقسام فنون هنرى است، كه نشاندهندهى روحيهى مردم آنجا هم هست؛ مردمى هنرشناس، هنرپرور، اهل ذوق و اهل دل. رژيم طاغوت خواست از اين خصوصيت مردم استفاده كند، آنجا را مركز گسترش فساد قرار دهد. همان روز هم مردم زدند تو دهن رژيم. بعد هم شما مقايسه كنيد توجهات مردم به حرم حضرت احمدبنموسى و اخوانشان (عليهم السّلام) را با گذشته، ببينيد چقدر توجه، ارادت و علاقهى مردم به اين بزرگواران بيشتر است. يعنى مردم درست همان خطى را كه نقطهى مقابل سياست رژيم طاغوت بود، دنبال كردند، باز هم دارند ميكنند؛ بعد از اين هم همين جور خواهد بود. اينكه ما به مردم استان فارس و مردم شيراز اظهار اخلاص ميكنيم، دليلش اينهاست.
خب، حالا هم چهارده هزار و ششصد شهيد، كه پنج هزار نفرشان فقط از خود شهر شيرازند؛ اين خيلى رقم بزرگى است. وقتى ميگوئيم يك شهيد، معنايش اين است كه دهها نفر وارد اين ميدان شدند، مجاهدت كردند، جان را كف دستشان گذاشتند، يكى به فيض شهادت نائل شده، بقيه برگشتند. با اين حساب، محاسبه كنيد چهارده هزار و ششصد شهيد يعنى چه؟ يعنى استان، يكپارچه شور و حركت و عشق به فداكارى، از خود نشان داده است.
خب، ما كه نميخواهيم مداحى مردم شيراز را بكنيم، يا مداحى مردم عزيزمان را بكنيم؛ نه شما احتياج داريد، نه توقع داريد. چرا اين مطالب را بيان ميكنيم؟ اين براى اين است كه علىرغم دشمن، تاريخ ما، حقيقت موجوديت و واقعيت ملت ما براى دوست و دشمن، براى امروز و فردا مشخص و واضح شود؛ چون تبليغات دشمنان، درست نقطهى مقابل اين است. اينكه يك ملتى پاى حرف خود - كه حرف حقى است و براى دنيا و آخرت او اهميت دارد - اينجور بايستد، اين همان چيزى است كه كليد اصلى پيشرفت ملتها محسوب ميشود؛ درست نقطهى مقابل هدف زراندوزان و زورگويان و زورمداران و قدرتمداران عالم است كه بهغصب ميخواهند ملتها را تحت سيطره بكشند و انسانها را اسير و بردهى خودشان كنند. باطلالسحر اين حركتِ دشمنان همين است كه يك ملتى حرف حقى را انتخاب كند، پاى آن حرف بايستد. ايستادگى پاى اين حرف، هم او را به هدف ميرساند، هم براى ديگرانى كه دارند از اطراف تماشا ميكنند، ميشود يك الگو؛ كمااينكه شما ملت ايران الگو شديد. تحليلهاى دنيا هم نسبت به مسائل منطقهى ما همين است؛ ميگويند ايران الگو شد، ملت ايران الگو شد. و ميترسند كه همان اتفاقى كه در اينجا افتاد، آنجا هم بيفتد؛ يعنى برافراشته شدن پرچم اسلام و ايجاد نظامى مبتنى بر اسلام. اين، خاصيت ايستادگى است.
اين است كه انسان هرچه زبان به تمجيد ملت بزرگ ايران باز كند - با اين نشانههائى كه حالا در مورد فارس عرض كرديم - زياد نيست، اغراق نيست، مبالغه نيست. يك درگيرى و جنگى در طول تاريخ برقرار است؛ جنگ بين يك معدودى از طمعورزان و قدرتطلبان و زراندوزان و مستكبرين عالم، و تودهى مردم و ملتها. در تمام تاريخ، اين جنگ وجود داشته است. آن مستكبرين سلاح داشتند، پول داشتند، صداى بلند داشتند؛ و چيزهائى را هم نداشتند: اصلاً رحم نداشتند، اصلاً انصاف نداشتند؛ حاضر بودند فجايع بزرگ و فجيعترين جنايتها را انجام دهند، براى مقاصد خودشان. ملتها فقط جانشان، عزمشان و ايمانشان را داشتند. ملتها هر جا اين ابزارهاى بزرگ را به ميدان آوردند و ايستادگى كردند، طرف مقابل شكست خورده است. ولى خب، هميشه اينجور نبوده كه ملتها بتوانند استقامت كنند، ايستادگى كنند، جان و عزم و همت و ايمان را به طور كامل به ميدان بياورند؛ هر جا آوردند، پيش رفتند.
اين جنگ، امروز هم هست. قدرتهاى مستكبر دنيا - يعنى قدرتهاى غربى، قدرت آمريكا، قدرت صهيونيستها - حد يقف ندارند؛ ميخواهند بر همهى دنيا، بر همهى منابع مالى عالم، بر همهى نيروهاى انسانى تسلط پيدا كنند. خب، تقصير ملتها چيست؟ چرا بايد ملتها تحمل كنند؟ ولى متأسفانه واقعيتها اين شده. از جنس خودشان كسانى را در رأس ملتها ميگمارند تا منافع آنها را تأمين كنند و هرچه ميتوانند، عليه منافع مردم كار كنند و به مردم فشار بياورند. در حدود دويست سال اخير كه مسئلهى استعمار به وجود آمده است، اين به شكلهاى مختلف در دنيا اتفاق افتاده است. ملتها ديگر در اين دوران مشكلشان فقط اين نيست كه با يك ديكتاتور مواجهاند، با يك آدم مستبد مواجهاند؛ مشكلشان اين است كه اين ديكتاتور عقبهاى از قدرتهاى بينالمللى دارد؛ آنها هستند كه دارند منافع اين كشور و اين ملت را پايمال و نابود ميكنند. مشكل دوران استعمار اين است. با اين ديد كه نگاه كنيم، همهى اين مسائل، درست تحليل ميشود. قضاياى امروز هم همين جور است.
امروز به بركت اسلام، به بركت انقلاب اسلامى، به بركت بيدارى عمومى اسلامى، يك حوادثى در منطقه دارد اتفاق مىافتد. مطمئناً اين بيدارى مردم به نتيجه خواهد رسيد؛ همچنان كه تا امروز، تا اين ساعت، در نقاطى به نتيجه رسيده است. عزم مردم، ايمان مردم، آمادگى مردم براى فداكارى، هرچه بيشتر ادامه پيدا كند، احتمال پيروزى آنها بيشتر خواهد شد. اين، آن چيزى است كه استكبار، آمريكا و صهيونيستها نميخواهند اتفاق بيفتد؛ نميخواهند مردم ايستادگى كنند. آمريكا در اين قضايا غافلگير شد، ضربه به او ناگهانى وارد شد؛ صهيونيستها همين جور، دولتهاى مستعمرِ پرمدعاى اروپائى همين جور - اينها غافلگير شدند - اما ميخواهند هر جور ممكن است، بر صحنه مسلط شوند. البته خوشبختانه تا حالا نتوانستهاند؛ در يكى دو كشور كه اصلاً نتوانستند، در يكى دو كشور ديگر هم دارند تلاش ميكنند. مطمئناً اين بيدارى چيزى نيست كه تمام بشود؛ اين حركت مردم به سمت جلو چيزى نيست كه به عقب برگردد. هر كارى بكنند، اين حركت نهايت خوبى دارد به نفع مردم و به زيان قدرتها. البته ملتها بايد بهوش باشند، بدانند كه دشمن كمينكرده است.
يك جاهائى هم حقاً و انصافاً ظلمِ آشكار ميكنند. الان در مسئلهى بحرين، در مسئلهى ليبى، در مسئلهى يمن، همهى كسانى كه ميتوانند در اين قضايا داورى كنند، اگر دقت كنند، اين قدرتهاى غربى را جنايتكار و مقصرِ غيرقابل اغماض خواهند شناخت. اينها دارند به مردم ظلم ميكنند. تحليل اينها كار تحليلگران سياسى است؛ خب، تحليل ميكنند، ميگويند؛ آنچه كه سرجمع همهى اينهاست، اين است كه امروز آمريكا و غرب و اينها دارند به نفع صهيونيستها، به نفع دولت جعلى اسرائيل، به اين مردم فشار مىآورند و ظلم ميكنند؛ كه بيش از همه هم مردم بحرين متأسفانه مورد ظلم قرار گرفتهاند.
چون جمهورى اسلامى موضع حق را انتخاب ميكند، حرفش را صريح ميزند، همهى حملات تبليغاتى را برميگردانند به طرف نظام جمهورى اسلامى. دلشان ميخواست جمهورى اسلامى يك تماشاگر بىتفاوت باشد؛ چنين چيزى ممكن نيست، اين طبيعت جمهورى اسلامى نيست. نه ملت، نه مسئولين، نه دولت، نه نخبگان سياسى، معلوم است كه در اين درگيرى ظالمانهاى كه از سوى مستكبرين با مردم به وجود آمده است، نميتوانند بىتفاوت و تماشاگر بمانند. آن وقت ميگويند ايران دارد دخالت ميكند! چه دخالتى؟! كدام دخالت؟! در بحرين، در ليبى، در يمن، ايران چه دخالتى كرده؟ بله، دخالت همين است كه ما نظرمان را صريح گفتهايم؛ ما از اخم قدرتهاى پوشالى دنيا هرگز نترسيديم، ملاحظه نكرديم و نخواهيم كرد. ما حرف حق و موضع حق را صريح بيان ميكنيم. موضع حق اين است كه مردم بحرين حق دارند؛ معترضند، اعتراضشان هم بجاست. با هر انسان صاحب بينشى در دنيا ميخواهيد اين را در ميان بگذاريد، وضعشان را بگوئيد، نوع حكومت كردن به اين مردم مظلوم را بگوئيد، نوع كارى كه حكامِ آنجا در استفادهى از اين كشور كوچك كردند، تشريح كنيد، تا ببينيد دستگاه حاكم را محكوم ميكنند يا محكوم نميكنند. اشتباه ميكنند با مردم مواجه ميشوند؛ فايدهاى ندارد. خب، ممكن است شما يك فشارى بياوريد، وحشيگرىاى بكنيد، يك چند صباحى يك آتشى را خاموش كنيد؛ ليكن خاموش نخواهد شد، روزبهروز عقدههاى مردم را بيشتر و غيظ آنها را شديدتر خواهيد كرد. يك وقت آنچنان زمام كار از دستتان در خواهد رفت كه ديگر هيچ جورى نشود بخيه زد. اشتباه ميكنند؛ هم آنها اشتباه ميكنند، هم آن كسانى كه از خارج از بحرين نيرو وارد ميكنند، بشدت در اشتباهند؛ خيال ميكنند با اين حرفها ميشود حركت يك ملت را از بين برد. خب، حرف جمهورى اسلامى اينهاست؛ در مورد يمن هم همين جور، در مورد ليبى هم همين جور. در ليبى غربىها دارند با ملت ليبى بازى ميكنند. كشورى در نزديكى اروپا - يك ساعت راه تا قلب اروپا - و سرشار از نفت؛ نميخواهند در آنجا يك حكومت مردمى، آن هم مردمى كه مسلمانند، سر كار بيايد؛ دارند همين طور بازى ميكنند، دست به دست ميكنند، مردم را بازى ميدهند. خب، مردم ميفهمند، مردم ليبى ميفهمند. و همين طور در جاهاى ديگر.
مجرم اصلى در اين حوادث، بلاشك مستكبرين عالم، دستگاه استكبار بينالمللى و شبكهى صهيونيستى بينالمللى است كه الان هم از همين هياهوها و سر و صداها صهيونيستها دارند استفاده ميكنند؛ روى مردم غزه فشار مىآورند، روزانه از آنها شهيد ميگيرند. جا دارد ملتهاى منطقه، دولتهاى منطقه، آنهائى كه دلشان براى حقايق ميتپد، از عملكرد رژيم صهيونيستى غفلت نكنند.
اين، وضعيت نظام جمهورى اسلامى است. لذا شما ملاحظه كنيد؛ تبليغات، تلاش سياسى، تلاش اقتصادى، تلاش امنيتى از سوى آمريكا و اينها متوجه به جمهورى اسلامى است. البته جمهورى اسلامى به توفيق الهى محكم ايستاده است، اما آنها دارند رذالت خودشان را ميكنند؛ آنها كوتاه نيامدهاند. استحكام نظام جمهورى اسلامى موجب شده تيغ آنها كُند شود، بر صخره فرود بيايد. و من ميخواهم بگويم اين حالت صخرهگون را ملت و دولت عزيز ما حفظ كنند. نگذاريد اختلاف به وجود بيايد. نگذاريد شكاف به وجود بيايد. نگذاريد آنچه را كه دشمن در تبليغات و در خباثتهاى سياسى و تفتينهاى سياسى ميخواهد در مورد كشور ما انجام بدهد، انجام دهد.
شما ببينيد در همين پنج شش روز گذشته سر يك قضيهاى كه آنچنان هم از اهميت بالائى برخوردار نبود - سر مسئلهى اطلاعات و امثال اينها - چه جنجالى در دنيا راه انداختند. تحليلها را بردند به اين سمت كه بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شكاف ايجاد شده است، حاكميت دوگانه شده است، رئيس جمهور حرف رهبرى را گوش نكرده است! دستگاههاى تبليغاتىِ خودشان را از اين حرفهاى سست و بىپايه پر كردند. ببينيد چطور منتظر بهانهاند. ببينيد چطور مثل گرگ در كمين نشستهاند كه يك بهانهاى پيدا كنند، هر جور ميتوانند، حمله كنند. ميدانند كه دولت مشغول تلاش و فعاليت و خدمت است. خب، واقعاً در كشور دارد خدمت انجام ميگيرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما كه راجع به شخص قضاوت نميكنيم؛ ما كار را، خط را، جهتگيرى را ملاك و معيار قرار ميدهيم. آنجائى كه كار و خدمت و تلاش هست، حمايت ما هست، حمايت مردم هست. و بحمداللَّه امروز كار دارد انجام ميگيرد. مسئولين دولتى هم حقاً و انصافاً دارند تلاش ميكنند؛ هم اعضاى دولت، هم بخصوص خود رئيس جمهور. اينها شب و روز ندارند؛ من مىبينم، من از نزديك شاهدم. اينها دائم مشغول كارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اينها براى كشور خيلى باارزش است. بندهى حقير هم طبق اصول بنا ندارم در كارها و تصميمهاى دولت وارد شوم. خب، مسئوليتها در قانون اساسى مشخص است؛ هر كس مسئوليتى دارد؛ مگر آنجائى كه احساس كنم يك مصلحتى دارد تفويت ميشود؛ مثل اينكه در همين قضيهى اخير اينجورى بود؛ انسان احساس ميكند يك مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار ميگيرد، تفويت ميشود؛ خب، انسان وارد ميشود كه جلوى اين تفويت مصلحت را بگيرد. اين، مسئلهى مهمى نيست، نظائرش هم اتفاق مىافتد؛ اما مخالفين، دشمنان بيرونى، تريبوندارهاى بينالمللى، بوقهاى تبليغاتى، از همين مسئله استفاده ميكنند براى اينكه فضاى تبليغاتى را شلوغ كنند.
عرض من به عناصر داخلى، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانى كه در داخل با مسائل تبليغاتى سر و كار دارند، اين است كه سعى كنند به اين آشفتگى كمك نكنند. اين كه تحليل بگذارند، يكى از آن طرف، يكى از اين طرف، اين عليه آن، آن عليه اين، براى هيچ و پوچ، چه لزومى دارد؟ نه، دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدرى است، مسئولين مشغول كارشان هستند، رهبرى هم كه بندهى حقير هستم با همهى حقارت، خداى متعال كمك كرده، ما در مواضع صحيحِ خودمان محكم ايستادهايم. تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوهى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمانها ذرهاى منحرف شود. تا مردم عزيزمان اينجور با شور، با شعور، با بصيرت، با عزم راسخ در ميدان هستند، لطف الهى شامل است؛ اين را بدانيد. تا ما توى ميدان هستيم، سايهى لطف الهى هست. ماها - من يك جور، شما يك جور، آن ديگرى يك جور، چهارمى يك جور - اگر سراغ مسائل شخصى خودمان برويم و اهداف را فراموش كنيم، البته كمك الهى هم كم خواهد شد.
اما امروز ملاحظه ميكنيد كه مردم خوشبختانه در همه جاى كشور در صحنهاند، در عرصهاند؛ مسئولين همين جور، قواى سه گانه بكليتها همين جور. قواى سه گانه - هم قوهى مقننه، هم قوهى مجريه، هم قوهى قضائيه - واقعاً وارد ميدانند؛ من دارم از نزديك مشاهده ميكنم، مىبينم؛ دارند تلاش ميكنند، دارند كار ميكنند، دارند مجاهدت ميكنند، عرقشان در مىآيد. كارها كارهاى سنگينى است؛ كارهاى كوچكى نيست.
حالا ما گفتيم جهاد اقتصادى. يك حركت عظيمى جلوى همت مسئولين كشور هست. هم مردم، هم مسئولين بايد دست به دست هم بدهند، امسال اين حركت جهاد اقتصادى را شروع كنند. همان طور كه گفتيم، شعارهاى سال به معناى شروع اين جريان است، نه اينكه مخصوص امسال است. خب، اينها دارد الحمدللَّه انجام ميگيرد. حالا نقص در كار همهمان هست؛ بنده هم نقص دارم، رؤساى قوا هم خالى از نقص نيستند، مسئولين هم خالى از نقص نيستند. بايد به خداى متعال پناه ببريم، نقصهاى خودمان را بشناسيم، آنها را كم كنيم؛ در كار عظيم اين ملت بزرگ و اين حركت عظيمى كه اين ملت دارند، گره ايجاد نكنيم.
از خداوند متعال ميخواهيم نظر رحمت و نگاه رحيمانه و رحمانانهى خود بر ملت ما را هرگز سلب نفرمايد. انشاءاللَّه قلب مقدس ولىعصر را نسبت به ما مهربان كند و دعاى آن بزرگوار را شامل حال ما كند. از خداوند متعال ميخواهيم شهداى عزيز ما و امام بزرگوار ما را - كه سلسلهجنبان اين حركت بزرگ بود - در عالىترين و والاترين مقامات قرب خود جايگاه بدهد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامهای خطاب به وزیر اطلاعات فرمودند: «از شما ميخواهم بيش از پيش در انجام مأموريتهای مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج دهيد.» متن كامل و تصویر نامه، به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
حجةالاسلام جناب آقای مصلحی دام توفیقه
وزیر محترم اطلاعات
استحكام و انسجام و روزآمدبودن دستگاه اطلاعاتی كشور یكی از پایههای مهم اقتدار نظام اسلامی است، لذا از شما میخواهم بیش از پیش در انجام مأموریتهای مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج داده و با سرمایهی عظیمی كه آن وزارتخانه از نیروی انسانی توانمند و انقلابی و متدین و فنآوریهای روز برخوردار است و با حمایت دولت خدمتگزار و همكاری سایر نهادهای اطلاعاتی اجازه ندهید كوچكترین فترت و سستی در انجام وظائف قانونی آن دستگاه مهم پیش آید. برای شما و معاونان و مدیران محترم و همهی فرزندان عزیز انقلابیام در وزارت اطلاعات دعا میكنم. موفق و مؤید باشید.
سیدعلی خامنهای
30/فروردین/1390